منتظرین ظهور

...به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

۶۲ مطلب توسط «منتظر ظهور» ثبت شده است

سفیانى و دجّال کیستند؟

در آستانه ظهور حضرت مهدى(عج) نشانه هاى دیگرى نیز بروز مى کند از جمله خروج سفیانى و دجّال( [18] ) است سفیانى از جانب شام، بر مى خیزد.( [19] )

و افراد دیگرى نیز که تا 30 یا 60 کذّاب در روایات ذکر شده است( [20] )، اینها همه پرچم مخالفت بر مى افروزند و سرانجام بدست یاران مهدى(عج) و به رهبرى آنحضرت شکست مى خورند و به هلاکت مى رسند، از جمله از شکست خوردگان گروه 000/10 نفرى «بتریّه» است که در مسیر کوفه با سپاه قائم (عج) جنگ کنند و همگى به هلاکت مى رسند، امام در کوفه کاخهاى ستمگران را ویران مى سازد و همه منافقین توطئه گر بدست یاران مهدى(عج) به هلاکت مى رسند.( [21] )

در وصف سفیانى آمده که او از نسل ابوسفیان است از پلیدترین مردم، سرخ مایل به زرد رنگ است (در ظاهر مقدّس مآبى مى کند) و ذکرش این است: یا رَبِّ، یا رَبِّ، یا رَبِّ، سرانجامش دوزخ است، آنقدر پلید است که کنیزش را که از او بچه دار شده زنده به گور مى کند.( [22] )

و به نقل دیگر امام باقر(علیه السلام) فرمود: در شام سه گروه داراى پرچم، خروج مى کنند: اصهب، ابقع و سفیانى.( [23] )

به هر حال سفیانى پلید با دار و دسته اش بر ضد حضرت مهدى(عج) قیام مى کند.

مهدى(عج) به مردم فرمان مى دهد به جنگ این دشمن خدا و دشمن خودتان برخیزید.

سپس خود حضرت مهدى(عج) همراه مسلمانان براى جنگ با سفیانى از مکه به شام رفته و در شام با او مى جنگد سرانجام سفیانى و دار و دسته اش، شکست مى خورند و سفیانى زیر درخت بغوطه دمشق به هلاکت مى رسد.( [24] )

و در بعضى از روایات آمده: ارتش و طرفداران او براى جنگ با مهدى(عج) به مکه مى روند، وقتى که در راه به سرزمین «بیداء» رسیدند، بقدرت الهى مسخ مى گردند و یا در زمین فرو مى روند.( [25] )

کوتاه سخن آنکه: «سفیان» یک طاغوت پلید داراى یک رژیم جهنّمى است که با ویژگیهاى خاص با انقلاب جهانى مهدى(عج) مخالفت مى کند و شکست مى خورد.( [26] )

امّا در مورد دجّال باید گفت: او نیز یک طاغوت حیله گر دیگر است.

طبق نقل امام صادق(علیه السلام)، امیر مؤمنان على(علیه السلام) در ضمن خطبه طولانى فرمود:

«حضرت مهدى(عج) با یارانش از مکه به بیت المقدس مى آیند و در آنجا بین آنحضرت با دجّال و ارتش دجّال جنگ واقع مى شود، دجّال و ارتشش مفتضحانه شکست مى خورند، بطوریکه از اوّل تا آخر آنها به هلاکت مى رسند و دنیا آباد مى شود و حضرت مهدى، عدالت و قسط را در جهان بپا مى دارد.

طبق روایتى: آنحضرت دجّال را در کُناسه کوفه به دار مى زند.»( [27] )

خروج دجّال در روایات اهل تسنّن و در تورات و انجیل نیز آمده است.

اوصاف و ویژگیهاى او نیز در روایات ذکر شده.( [28] )

به هر حال آنحضرت، دجّال یعنى آن طاغوت حقّه باز و پرتزویر را نیز که به جنگ مهدى(عج) بر مى خیزد شکست مى دهد و طبق بعضى از روایات، آنحضرت، حضرت عیسى(علیه السلام) را در کشتن دجّال در سرزمین فلسطین کمک مى کند.( [29] )

آرى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام) فرمود:

«بدانکه فرزندم از کسانى که به تو و شیعیان تو ستم کردند در دنیا انتقام مى گیرد، و خداوند در آخرت آنها را عذاب مى نماید.

سلمان پرسید: او کیست؟

پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: او نهمین فرزند حسین(علیه السلام)است که پس از غیبت طولانى ظاهر مى شود و فرمان خدا را اعلام مى کند و دین خدا را آشکار مى سازد و از دشمنان خدا انتقام مى گیرد و سراسر زمین را همان گونه که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد مى نماید.»( [30] )

ضمناً روشن شد که رهبران مخالف دیگر نیز، طاغوتها یا طاغوتچه هایى دیگر روى زمینند.



منابع:

[18] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 397.

[19] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 391 و 392.

[20] ـ بحارالأنوار، ج 52، ص 209 و اعلام الورى، ص 426.

[21] ـ کشف الغمّه، ج 3، ص 364 ـ بحار، ج 52، ص 338.

[22] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 398 ـ بحار، ج 52، ص 213 (از نسل عتبة بن ابى سفیان).

[23] ـ اعلام الورى، ص 428.

[24] ـ المجالس السنیه، ج 5، ص 723 ـ این درخت، درخت بلند و پرشاخه اى است که در آن هنگام در حیره است (اثباة الهداة، ج 7، ص 168).

[25] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 239.

[26] ـ المجالس السنیه، ج 5، ص 723، بحار، ج 53، ص 10.

[27] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 142 ـ 176.

[28] ـ در این باره به بحارالأنوار، ج 52، ص 194 و 195 مراجعه شود.

[29] ـ المجالس السنیّه، ج 5، ص 710.

[30] ـ اثباة الهدة، ج 7، ص 137 ـ علائم بسیار دیگرى نیز ذکر شده که براى رعایت اختصار از ذکر آنها صرف نظر شد به اثباة الهداة، ج 7، ص 383 تا 431 مراجعه شود.

۱۷ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

آیا قیام قبل از ظهور مهدى (عج) روا است؟

سؤال:

در ضمن بررسى روایات مربوط به حضرت مهدى(علیه السلام) آمده که امام صادق(علیه السلام) به مفضّل(رحمه الله) فرمود:

«هر بیعت، قبل از ظهور مهدى(علیه السلام)، کفر، نفاق و تزویر است و لعنت بر بیعت شونده و بیعت کننده.»( [11] )

و از امام حسین(علیه السلام) نقل شده که فرمود:

«هر پرچم (برافراشته از رهبرى) قبل از قیام مهدى(علیه السلام)طاغوت است.»

و بفرموده امام باقر(علیه السلام):

«صاحب آن پرچم طاغوت است.»( [12] )

آیا اگر «ولىّ فقیه» در زمان غیبت، زمام رهبرى را بدست گیرد مشمول این گونه روایات نیست؟!

 

پاسخ:

این روایات مربوط به آن رهبرانى است که مستقلاًّ رهبرى امور را بدست مى گیرند، ولى در ولایت فقیه، استقلال نیست، بلکه نیابت به اذن عام حضرت مهدى(عج) است، چنانکه خود دلائل ولایت فقیه این مطلب را ثابت مى کند، و در حقیقت این پرچم و بیعت، به عنوان نیابت و زمینه سازى براى ظهور آنحضرت مى باشد، و آن حضرت و امامان(علیهم السلام)دیگر هم چنین اجازه بلکه چنین تکلیف را به مردان فقیه شایسته داده اند.

 
۱۷ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

نشانه هاى ظهور امام (علیه السلام) چیست؟

پاسخ:

وقت ظهور آنحضرت معلوم نیست، و حتّى مطابق روایات کسانى که وقت ظهور را تعیین کنند، دروغگو شمرده شده اند.( [10] )

ولى نشانه هایى به عنوان علائم ظهور در روایات بسیار آمده که مربوط به مدت اندکى قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است، این نشانه ها بسیار زیادند( [11] ) که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرج و مرج در همه چیز دنیا مشهود مى گردد.( [12] )

سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد( [13] ) چنانکه در هر انقلابى معمولا، ظلم و فساد قبل از آن، باعث انقلاب مى گردد، این موضوع در ضمن یک روایتى جامع بطور مشروح بیان شده و امام صادق(علیه السلام)آن را در 119 ماده بیان کرده است و اینک ترجمه روایت:

حضرت امام صادق(علیه السلام) به یکى از یارانش فرمود:

1 ـ هرگاه دیدى: حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند.

2 ـ و دیدى که: ظلم همه جا را گرفته.

3 ـ و دیدى که: قرآن فرسوده شده و درست معنى نمى شود.

4 ـ و دیدى که: دین همچون ظرف تو خالى، و بى محتوا شده است.

5 ـ و دیدى که: طرفداران حق بر طرفداران باطل فائق شده اند.

6 ـ و دیدى که: کارهاى بد آشکار شده و از آن نهى نمى شود و بدکاران بازخواست نمى شوند.

7 ـ و دیدى که: چنان فسق و فجور آشکار شده که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفاء مى کنند.

8 ـ و دیدى که: افراد با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمى پذیرند.

9 ـ و دیدى که: شخص بدکار، دروغ گوید، و کسى دروغ و نسبت نارواى او را رد نمى کند.

10 ـ و دیدى بچه ها، بزرگان را تحقیر کنند.

11 ـ و دیدى که: قطع پیوند خویشاوندى شود.

12 ـ و دیدى که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.

13 ـ و دیدى نوجوانان پسر، همان کنند که زنان مى کنند.

14 ـ و دیدى که: زنان با زنان ازدواج نمایند.

15 ـ و دیدى که: مدّاحى دروغین از اشخاص، زیاد شود.

16 ـ و دیدى که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف مى کنند و کسى مانع نمى شود.

17 ـ و دیدى که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه مى برند.

18 ـ و دیدى که: همسایه به همسایه خود اذیت مى کند و از آن جلوگیرى نمى شود.

19 ـ و دیدى که : کافر به خاطر سختى مؤمن، شاد است.

20 ـ و دیدى که: شراب را آشکارا مى آشامند و براى نوشیدن آن کنار هم مى نشینند و از خداوند متعال نمى ترسند.

21 ـ و دیدى: کسى که امر به معروف مى کند خوار و ذلیل است.

22 ـ و دیدى آدم بدکار در آنچه آن را خدا دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است.

23 ـ و دیدى اهل قرآن و دوستان آنها خوارند.

24 ـ و دیدى راه نیک بسته و راه بدباز است.

25 ـ و دیدى خانه کعبه تعطیل شده، و به تعطیلى آن دستور داده مى شود.

26 ـ و دیدى که: انسان به زبان مى گوید ولى عمل نمى کند.

27 ـ و دیدى که: مردان از مردان و زنان از زنان لذّت مى برند، (یا مردان خود را براى مردان، و زنان خود را براى زنان فربه مى کنند).

28 ـ و دیدى که: زندگى مرد از راه لواط و زندگى زن از راه زنا تأمین مى شود.

29 ـ و دیدى زنان همچون مردان براى خود مجالس (نامشروع) تشکیل مى دهند.

30 ـ و دیدى که: در میان فرزندان «عبّاس»، کارهاى زنانگى به وجود آید.

31 ـ و دیدى که: زن براى زنا با مردان، با شوهر خود همکارى کند.

32 ـ و دیدى که: بیشتر مردم و بهترین خانه ها، زنان را بر بدکارى کمک مى کنند.

33 ـ و دیدى که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده شود.

34 ـ و دیدى که: بدعت و زنا آشکار شود.

35 ـ و دیدى مردم به شهادت ناحق اعتماد کنند.

36 ـ و دیدى که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد.

37 ـ و دیدى که: دین بر اساس میل اشخاص معنى شود و کتاب خدا و احکامش تعطیل گردد.

38 ـ و دیدى که: جرئت برگناه آشکار شود، و دیگر کسى براى انجام آن منتظر تاریکى شب نگردد.

39 ـ و دیدى مؤمن نتواند نهى از منکر کند مگر در قلبش.

40 ـ و دیدى که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد.

41 ـ و دیدى که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند.

42 ـ و دیدى که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند.

43 ـ و دیدى که: پستهاى مهم والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس شایستگى.

44 ـ و دیدى که: مردم را از روى تهمت و یا سوءظن بکشند.

45 ـ و دیدى که: مرد بخاطر همبسترى با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد.

46 ـ و دیدى که: مرد از بدکارگى همسرش نان مى خورد.

47 ـ و دیدى که: زن بر شوهر خود مسلّط شود، و کارهایى که مورد خشنودى شوهر نیست انجام مى دهد، و به شوهرش خرجى مى دهد.

48 ـ و دیدى که: مرد همسر و کنیزش را کرایه مى دهد و به غذاى پست (که از این راه بدست مى آورد) خشنود است.

49 ـ و دیدى که: سوگندهاى دروغ به خدا بسیار گردد.

50 ـ و دیدى که: آشکارا قمار بازى مى شود.

51 و دیدى که: مشروبات الکلى بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش مى شود.

52 ـ و دیدى که: زنان مسلمان خود را به کافر مى بخشند.

53 ـ و دیدى که: کارهاى زشت آشکار شده و هر کس از کنار آن مى گذرد مانع آن نمى شود.

54 ـ و دیدى که: مردم محترم، توسط کسى که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند.

55 ـ و دیدى که: نزدیکترین مردم به فرمانداران آنانى هستند که به ناسزاگوئى به ما خانواده عصمت(علیهم السلام)ستایش شوند.

56 ـ و دیدى که: هر کس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و شهادتش را قبول نمى کنند.

57 ـ و دیدى که: در گفتن سخن باطل و دروغ، با همدیگر رقابت کنند.

58 ـ و دیدى که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولى شنیدن باطل برایشان آسان است.

59 ـ و دیدى که: همسایه از ترس زبان بد همسایه، او را احترام مى کند.

60 ـ و دیدى که: حدود الهى تعطیل شود و طبق هوى و هوس عمل شود.

61 ـ و دیدى که: مسجدها طلاکارى (زینت داده) شود.

62 ـ و دیدى که: راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان دروغگو است.

63 ـ و دیدى که: بدکارى آشکار شده و براى سخن چینى کوشش مى شود.

64 ـ و دیدى که: ستم و تجاوز شایع شده.

65 ـ و دیدى که: غیبت، سخن خوش آنها گردد، و بعضى بعض دیگر را به آن بشارت دهند.

66 ـ و دیدى که:  حج و جهاد براى خدا نیست.

67 ـ و دیدى که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند.

68 ـ و دیدى که: خرابى بیشتر از آبادى است.

69 ـ و دیدى که: معاش انسان از کم فروشى بدست مى آید.

70 ـ و دیدى که: خونریزى آسان گردد.

71 ـ و دیدى که: مرد بخاطر دنیایش ریاست مى کند.

72 ـ و دیدى که: نماز را سبک شمارند.

73 ـ و دیدى که: انسان ثروت زیادى جمع کرده ولى از آغاز آن تا آخر زکاتش را نداده است.

74 ـ و دیدى که: قبر مرده ها را بشکافند و آنها را اذیت کنند.

75 ـ و دیدى که: هرج و مرج بسیار است.

76 ـ و دیدى که: مرد روز خود را با مستى به شب مى رساند و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیتى به برنامه مردم ندهد.

77 ـ و دیدى که: با حیوانات آمیزش مى شود.

78 ـ و دیدى که: مرد به مسجد (محل نماز) مى رود وقتى بر مى گردد لباس در بدن ندارد (لباسش را دزدیده اند).

79 ـ و دیدى که: حیوانات همدیگر را بدرّند.

80 ـ و دیدى که: دلهاى مردم، سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا بر ایشان گران است.

81 ـ و دیدى که: بر سرکسبهاى حرام آشکارا، رقابت کنند.

82 ـ و دیدى که: نماز خوان براى خودنمائى نماز مى خواند.

83 ـ و دیدى که: فقیه براى دین، فقه نمى آموزد و طالب حرام، ستایش و احترام مى گردد.

84 ـ و دیدى که: مردم در اطراف قدرتمندانند.

85 ـ و دیدى که: طالب حلال، مذمّت و سرزنش مى شود و طالب حرام ستایش و احترام مى گردد.

86 ـ و دیدى که: در مکه و مدینه کارهائى مى کنند که خدا دوست ندارد و کسى از آن جلوگیرى نمى کند، و هیچکس بین آنها و کارهاى بدشان مانع نمى شود.

87 ـ و دیدى که: آلات موسیقى ولهو در مدینه و مکّه آشکار گردد.

88 ـ و دیدى که: مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهى از منکر کند ولى دیگران او را از این کار برحذر مى دارند.

89 ـ و دیدى که: مردم به همدیگر نگاه مى کنند، (به اصطلاح چشم و هم چشمى مى کنند) و از مردم بدکار پیروى نمایند.

90 ـ و دیدى که: راه نیک خالى و راه رونده ندارد.

91 ـ و دیدى که: مرده را مسخره کنند و کسى براى او اندوهگین نشود.

92 ـ و دیدى که: سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود.

93 ـ و دیدى که: مردم و جمعیتها جز از سرمایه داران پیروى نکنند.

94 ـ و دیدى که: به فقیر چیزى دهند که برایش بخندند ولى در راه غیر خدا ترحم کنند.

95 ـ و دیدى که: علائم آسمانى آشکار شود و کسى از آن نگران نشود.

96 ـ و دیدى که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسى بجا مى آورند و کسى از ترس مردم از آن جلوگیرى نمى کند.

97 ـ و دیدى که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند ولى در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.

98 ـ و دیدى که: عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترامى براى آنها قائل نیستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند.

99 ـ و دیدى که: زنها بر مسند حکومت بنشینند، و هیچ کارى جز خواسته آنها پیش نرود.

100 ـ و دیدى که: پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد.

101 ـ و دیدى که: اگر روزى بر مردى بگذرد ولى او در آن روز گناه بزرگى مانند بدکارى، کم فروشى، و زشتى انجام نداده، ناراحت است.

102 ـ و دیدى که: قدرتمندان، غذاى عمومى مردم را احتکار کنند.

103 ـ و دیدى که: اموال حق خویشان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)(خمس) در راه باطل تقسیم گردد، و با آن قماربازى و شرابخوارى شود.

104 ـ و دیدى که: به وسیله شراب، بیمار را مداوا کنند، و براى بهبودى بیمار آن را تجویز نمایند.

105 ـ و دیدى که: مردم در مورد امر به معروف و نهى از منکر و ترک دین بى تفاوت و یکسانند.

106 ـ و دیدى که: سرو صداى منافقان بر پا است ولى سر و صداى حق طلبان خاموش است.

107 ـ و دیدى که: براى اذان و نماز مزد مى گیرند.

108 ـ و دیدى که: مسجدها پر است از کسانى که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند.

109 ـ و دیدى که: شرابخوار مست، پیش نماز مردم شود.

110 ـ وقتى که دیدى: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند.

111 ـ و دیدى که: قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند.

112 ـ وقتى دیدى که: استانداران از روى طمع، خائنان را امین خود قرار دهند.

113 ـ و دیدى که: فرمانروایان، میراث(مستضعفان) را در اختیار بدکاران از خدا بى خبر قرار دهند.

114 ـ و دیدى که: بر روى منبرها از پرهیزکارى سخن مى گویند ولى گویندگان آن پرهیزکار نیستند.

115 ـ و دیدى که: صدقه را با وساطت دیگران بدون رضاى خداو بخاطر در خواست مردم بدهند.

116 ـ وقتى که دیدى: وقت (اوّل) نمازها را سبک بشمارند.

117 ـ و دیدى که: هَمّ و هدف مردم، شکم و شهوتشان است.

118 ـ و دیدى که: دنیا به آنها روى کرده.

119 ـ و دیدى که: نشانه هاى برجسته حق، ویران شده است، در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد...( [14] )

البتّه باید توجّه داشت، که این نشانه ها هم اکنون در دنیاى غرب، در اروپا و آمریکا و حتى بعضى از کشورهاى آفریقا و آسیا وجود دارد، شکر خدا را که به برکت انقلاب اسلامى در ایران، از بسیارى از این گناهان جلوگیرى شده و مى رود که از همه جلوگیرى شود و زمینه سازى براى ظهور امام قائم(عج) گردد.

 


منایع:

[10] ـ بحار، ج 52، ص 101 تا 122 ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 86 .

[11] ـ به توضیح المقاصد، شیخ بهائى، ص 497 به بعد بنگرید.

[12] ـ المجالس السنیه ج 5، ص 705.

[13] ـ المجالس السنیه، ج 5، ص 398.

[14] ـ بحار، ج 52، ص 256 به بعد .

۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

آرامش با جنگ نمى سازد؟

مى پرسند: اگر سراسر زمین تحت یک حکومت قرار مى گیرد و همه تحت پرچم توحید بسر مى برند و امنیت و آرامش و صفا، در همه جا حاکم است، پس جنگ مهدى(عج) با مخالفان براى چیست؟ اگر جنگ هست امنیت نیست و انگهى چرا این همه از شمشیر سخن به میان آمده، مگر  حکومت زور است؟

 

 

پاسخ:

بنظر مى رسد این ناآرامیها و  جنگها در مراحل اوّل ظهور باشد، چنانکه نوعاً دوره اوّل انقلابها توأم با درگیریها و جنگها است، وانگهى آنانکه منافع مادّیشان در خطر است و مانع عدالت اجتماعى مى شوند، به مخالفت بر مى خیزند، که اوّلاً در اقلیّتند و ثانیاً نارضایتى آنها دلیل بى عدالتى و ناآرامى نیست و حاکى از نقص حکومت نمى باشد.

اینکه در روایات آمده: امام عصر(عج) پنج یا هفت سال و یا 9 سال و یا 20 سال( [6] ) و یا چهل سال و یا 309 سال( [7] ) به مقدار خواب اوّل اصحاب کهف در آن غار، حکومت مى کند، شاید اشاره به مراحل حکومت باشد، به این بیان که تشکّل و پایه ریزى حکومت در پنج و هفت و نُه سال اول صورت مى گیرد و پس از گذشت چهل سال به حدّ کمال مى رسد و بیش از 300 سال ادامه مى یابد، بنابراین ممکن است این درگیریها و یا توطئه ها و کارشکنى عناصر کافر و سودجو، در آن سالهاى اوّل حکومت باشد، امّا پس از چهل سال، عدل و داد همه جا را فرا مى گیرد و دیگر هیچ مانع و مزاحم و توطئه گر و ضد انقلابى باقى نمى ماند.

چنین فرضى از نظر عقل و جامعه شناسى، صحیح بنظر مى رسد زیرا طبیعى است که بعضى از برنامه ها (اگر از طریق اعجاز نباشد) نیاز به انقلاب فرهنگى دراز مدت دارد، و نمى توان یک شبه ره صد ساله را طى کرد.

و اگر در روایات، مکرّر از شمشیر امام قائم(عج) سخن به میان آمده حتّى مانع زکات، اعدام مى شود، این به آن معنى نیست که حکومت، زورى است بلکه این شمشیر به عنوان قصاص و مقابله به مثل با مخالفان و خائنان و زورگویان و توطئه گران است، همان گونه که در قرآن کریم آمده است:

«و آهن (شمشیر و اسلحه عدالت) را فرستادیم که در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است.»( [8] )

و یا در جاى دیگر مى فرماید:

«براى شما در قصاص، زندگى است اى اندیشمندان.»( [9] )

بنابراین، این شمشیر براى امنیت و آسایش و صفاى مردم و قصاص و مقابله به مثل است که در تمام دنیا به عنوان یک اصل پذیرفته شده است. تا مبادا عدّه اى سود جو و خائن، به امنیت وآسایش مردم ضربه بزنند، و هرج و مرج ایجاد کنند، به این ترتیب مى توانیم بدست بیاوریم که انقلاب مهدى(عج) در بعضى از امور تدریجى و در برخى از امور فورى و انقلابى است.


منابع:

[6] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 179 ـ المجالس السنیه، ج 5، ص 699 و 702.

[7] ـ بحار، ج 52، ص 390.

[8] ـ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ (سوره حدید، آیه 25).

[9] ـ وَلَکُمْ فِى الْقِصَاصِ حَیاةٌ یا اُوْلىِ الاَْلْبابِ (سوره بقره آیه 179).

 
۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

جمعه حضور

 مهدى جان!

 روز را با یادت شب می‏کنم و هر شب منتظرت هستم. در تاریکى شب‏هاى ظلمانى، منتظر شنیدن صداى گامهایت درپس کوچه ‏هاى انتظار هستم. آرى من منتظر او هستم که خود نیز منتظر است.

 قریب  1175 سال است که شیعیان، این مظلومان همیشه تاریخ، انتظار آمدن لحظه‏اى را میکشند، انتظار آن لحظه که عطر و بوى خوش محمّدى‏صلّى اللّه علیه و آله سراسر جهان را یکبار دیگر معطر کند. انتظار آن لحظه‏اى که خاطره مظلومیّت زهرا و على و فرزندانشان را در خود نهفته دارد. انتظار لحظه‏اى که در آن طنین: «أین الطالب بدم المقتول بکربلاء» زمین و آسمان را فرامی‏گیرد.

 در آن لحظه نوگل نرگس و امید شیعه از راه مى‏آید. از سفرى دور، به دورى قرنهاى طولانى، کوله‏بار سفر «انتظار» را زمین نهاده و از درون آن، سبزى و طراوت و عدل و عدالت را که ارمغان سفر براى منتظران چشم به راه است بیرون می ‏آورد. میدانم خود او نیز منتظر آن لحظه است، لحظه‏اى که در زمین و آسمان بانگ: «أین المضطرّ الّذی یجاب إذا دعى» طنین‏انداز شود. منتظر لحظه‏اى که تکیه به دیوار کعبه داده و بانگ برآورد: «أنا بقیّةاللّه، (بقیة اللّه خیرٌ لکم إن کنتم مؤمنین)»، منتظر لحظه‏اى که وعده حق تحقق پذیرد و «جاء الحق وزهق الباطل» تحقق یابد. منتظر لحظه‏اى که مستضعفان به امر خداوند وارثان زمین شوند و پرچم «سبز آل‏محمّدصلّى اللّه علیه و آله» در سراسر گیتى به اهتزاز در آید.

 در پس این قرنها چشمانم به در دوخته شده است و منتظر آمدنت هستم.

 هر صبح جمعه سراغت را از باد صبا می‏گیرم، نشانى از کوى آشناى تو مى‏پرسم، اما باد صبا چون همیشه پاسخى ندارد. آه که غروب جمعه چه دل‏گیر است، چشمهاى ابرى منتظران هواى باریدن دارد. هفته‏اى دیگر نیز بى‏گل روى مولا سپرى شد، چه سخت و طاقت‏فرساست: «عزیزٌ علىّ أن أرى الخلق ولاترى ولاأسمع لک حسیسا ولانجوى».

 همه شب منتظرت هستم تا اگر شبى گذرت به کوچه دل‏مان افتاد واز روى کرم، گوشه چشمى به کوچه تاریک دل ما کردى و آن را از نور خود منوّر ساختى، در خواب غفلت فرو نرفته باشم.

 شبها را به این امید روز می‏کنم و روزها را به این امید شب که تو بیایى. بیایى و دلهاى زخم‏ خورده‏ ی مان را مرهم گذارى.

 دیگر روزهاى هفته برایم معنا ندارد، تنها به جمعه می‏اندیشم، اى کاش هر روز جمعه بود و جمعه‏اى معطر نزدیک جمعه «موعود»، جمعه‏اى پر از عطر اقاقى‏ها، جمعه‏اى به عطر خوش محمّدى [صلّى اللّه علیه و آله] ، جمعه‏اى سرخ و حسینى  [علیه السلام] ، جمعه‏اى سفید به پاکى دل منتظران عاشق و جمعه‏اى سبز به سبزى «جمعه حضور».

 

 
۱۴ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۵۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

طول عمر امام قائم (عج) را چگونه حل مى کنید؟

مى پرسند: اکنون که سال 1417 هجرى قمرى است با توجه به سال تولد امام قائم(عج) که سال 255 بوده، 1162 سال از عمر آن حضرت گذشته است، آیا ممکن است شخصى این قدر یا بیشتر عمر کند؟

 

پاسخ:

این سؤال در طول تاریخ از زمان مرحوم صدوق(رحمه الله) به بعد مطرح است و هم اکنون یکى از سؤالات مربوط به آنحضرت است.

ما وقتى که از نظر دین و دانش ثابت کنیم که عمر طولانى این چنینى محال نیست، آنگاه مى گوئیم چه مانعى دارد خداوند متعال با آن قدرت لایزال خود شرایطى را در شخصى به وجود آورد که هزاران سال یا بیشتر عمر کند؟

 

امّا از نظر دانش:

زیست شناسان مى گویند: اگر اختلالها و آسیبهایى که به انسان مى رسد و موجب کوتاهى عمر او مى شود رفع گردد، عمر او به 200 سال خواهد رسید.

بعضى مى گویند انسان باید 300 سال عمر کند این که مى بینى 70 یا 80 سال عمر مى کند، بر اثر آنستکه عضوى از او فرسوده مى شود و به عضوهاى دیگر سرایت مى کند.( [1] )

و از آزمایشاتى که دانشمندان، روى حشرات و سلولها و گیاهان کرده اند نشان مى دهد که گاهى عمر آنها را به صدها بلکه به هزارها برابر رسانده اند.

«یورى فیالکوف» استادپلى تکنیک «کیف» در شوروى سابق مى گوید: سلول که سنگ اول و اصلى بناى جانداران مى باشد جاوید است و هرگز نمى میرد، مشروط بر این که غذا داشته باشد و سرما و گرماى شدید سبب هلاکتش نشود.

وى اضافه مى کند: انسان باید زنده و جاوید باشد هرگز از بین نرود زیرا سلولهاى تشکیل دهنده بدن او جاوید است.( [2] )

 

اما از نظر قرآن و احادیث:

از نظر دینى نه تنها هیچگونه دلیلى بر انکار عمر طولانى در افراد استثنائى نداریم، بلکه در تواریخ و روایات مذهبى مى خوانیم: ادریس(علیه السلام)و الیاس(علیه السلام) و خضر(علیه السلام) و عیسى(علیه السلام)، هنوز زنده اند و همچنین حضرت لقمان(علیه السلام) و نوح(علیه السلام) و عاد(علیه السلام) و پیامبران دیگر، عمرهاى بسیار طولانى کرده اند، تا آنجا که قرآن در آیه 4 سوره نمل درباره حضرت نوح(علیه السلام)مى گوید:

«نوح(علیه السلام) در میان قوم خود هزار سال جز پنجاه سال (یعنى 950 سال) درنگ کرد.» و طبق روایات حضرت عاد 3500 سال عمر کرد.( [3] )

بنابراین چه مانعى دارد که خداوند تمام علل پیرى و فرسودگى را به امام زمانش آموخته باشد و او با بکار گرفتن آن، عمر بسیار کند( [4] ) وقتى که اصل مسئله محال نبود، قدرت و اراده خداوند بقیه امور را درست خواهد کرد.

ضمناً باید به این نکته توجّه داشت که استثنائها در جهان نمونه هاى بسیار دارد مانند: کشف ماهیهاى 000/000/3 ساله و کشف 000/4 دانه از یک بوته گندم، و کشف آبى که یخ نمى زند و ... که اینها همه حکایت از قدرت لایزال الهى مى کند و حاکى است که این طور نیست که جهان همیشه در محور علل و معلول طبیعى معمولى، بگردد، بلکه گاهى علل مافوق علل طبیعى در کار است، که آن هم کار خدا است، چنانکه قرآن کراراً مى فرماید:

«بدانید  حتماً خداوند بر هر چیز تواناست».( [5] )


منابع:



[1] ـ مجله دانشمند سال 6 شماره 1 ص 43.

[2] ـ مجله خواندنیها، سال 28 شماره 38 ص 43.

[3] ـ شرح بیشتر و جواب آن را در کشف الغمّه، ج 3، ص 472 به بعد بخوانید.

[4] ـ درباره افرادى که در دنیا عمر طولانى کرده اند به کتاب اعلام الورى، ص 442 و کتاب بحار، ج 51، ص 225 به بعد مراجعه شود.

[5] ـ ان اللّه على کل شى قدیر.


 

۱۳ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

زندگى شخصى امام عصر (عج) چگونه است؟

پاسخ:

زندگى او همچون زندگى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و امامان معصوم(علیهم السلام)است، او در دوران حکومتش همچون طاغوتیان و مستکبران زندگى نمى کند و در کاخهاى آسمان خراش نمى نشیند، لباس و غذا و بر خوردش با مردم بسیار ساده است.

«وَمَا لِباسُ الْقائِمِ(عج) اِلاَّ الْغَلیظَ وَلاطَعامُهُ اِلاَّ الْخَشَبَ;

لباس قائم(عج) جز پارچه زبر و خشن، و غذاى او جز غذاى ساده نیست.»( [40] )

او در بر خورد با مستضعفان آنچنان است که به فرموده پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم):

هنگام حکومت مهدى(عج) نیازمندانى به حضورش مى آیند و در خواست نیازمندیهاى خود مى کنند، آنحضرت مقدارى که در خواست کنندگان بتوانند حمل کنند بدون شماره به آنها مى دهد.( [41] )

آرى این همان روش پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و امام على(علیه السلام) و سایر امامان معصوم(علیهم السلام) است.

امام على(علیه السلام) مى فرماید:

«پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) هنگام غذا خوردن روى زمین مى نشست و با دست خود کفشهایش را مى دوخت و لباسش را وصله مى کرد.»( [42] )

و حضرت على(علیه السلام) در مورد خودش هنگام حکومت فرمود:

«امام شما با این همه قدرت و مکنت از دنیا به دو لباس کهنه و عادى، و از غذا به دو قرص نان اکتفاء کرده است.»( [43] )

این عمل انقلابى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و امامان(علیهم السلام) باید سرمشق همه باشد، چرا که انسان تا خود را از اسارتهاى مادى نرهاند، نمى تواند خیزش کند و در فضاى معنویّت به پرواز در آید، از طرفى مفاسد تجمّل پرستى و ولخرجى و اسراف و اتراف برکسى پوشیده نیست، بنابر این بیائیم در زندگى به پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و آلش(علیهم السلام) اقتداء کنیم.

همین معنى در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) براى یار و شاگرد با وفایش مفضّل(رحمه الله) بیان شده است، به مفضّل(رحمه الله) فرمود:

کار امام قائم سیاست شب و سیاحت روز و غذاى ساده است همچون زندگى امیرالمؤمنین(علیه السلام)( [44] ).

علاّمه مجلسى(رحمه الله) گوید: منظور از سیاست شب، رتق وفتق امور و اتخاذ روشهاى سیاسى در پیشبرد هدفهاى سیاسى و طرح ریزى در این باره است.

و منظور از سیاحت روز، تلاش و حضور در صحنه اجتماع براى مبارزه و جهاد با دشمن و تأمین نیازهاى مردم و رسیدگى به درد دل آنها است.

و منظور از خوراک ساده هم معلوم است، خلاصه اینکه روش زندگى اش همچون روش حضرت على(علیه السلام) مى باشد.( [45] )

البته باید توجه داشت که آن حضرت هنگام قیام و حضور در جبهه جنگ با دشمن، غرق در اسلحه است، زره رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)در تن و شمشیر ذوالفقار آنحضرت در دست و کلاهخود آنحضرت را برسر دارد.( [46] )

و از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:

«تُراث رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)به امام قائم(عج) مى رسد، یکى از یاران پرسید تُراث چیست؟

فرمود: شمشیر، زره، عمامه، لباس بُرد، شلاق و اسب و زین و آلات جنگى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) است.»( [47] )

 

  منابع:

[40] ـ منتخب الاثر، ص 307، اثباة الهداة، ج 7، ص 97.

[41] ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 199.

[42] ـ نهج البلاغه، خطبه 159.

[43] ـ نهج البلاغه، نامه 45.

[44] ـ بحار، ج 52، ص 359.

[45] ـ بحار، ج 52، ص 359.

[46] ـ اثباة الهداة، ج 7، صفحه 89 .

[47] ـ بحار، ج 52، ص 242.

۱۳ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

یاران مهدى(علیه السلام) بیشتر کجا هستند؟

پاسخ:

جالب اینکه در روایات بسیارى آمده که دستجات یاران امام مهدى(عج) از مشرق زمین بپا مى خیزند،

رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:

« (هنگام ظهور) پرچمهاى سیاه از طرف مشرق نمودار شود، پس با وى (امام قائم «عج» ) بیعت کنید که او خلیفه خدا، مهدى (عج) است.

و نیز فرمود: جمعى از مردم از طرف مشرق خروج کنند و مقدّمات حکومت مهدى(عج) را فراهم سازند.»

 

امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود:

«آفرین برطالقان که خداوند در آن گنجهائى نهاده که از طلا و نقره نیست بلکه مردان مؤمنى هستند که بطور شایسته خدا را شناخته اند و در آخرالزّمان، یاوران حضرت مهدى(عج) خواهند بود.»

رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:

«هنگامى که پرچمهاى سیاه را از جانب خراسان دیدید، به طرف آن بروید هر چند با دست و سینه روى برف باشد، چرا که خلیفه خدا مهدى(عج) در میان آنها است.»

و در روایت دیگر فرمود:

«بزودى اهلبیت من دچار گرفتاریها و آوارگیها خواهند شد، تا اینکه جمعى با پرچمهاى سیاه از طرف مشرق بیایند ... تا اینکه امر به یکى از افراد اهلبیت من (امام قائم«عج» ) سپرده شود، که او سراسر زمین را بعد از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد پر از عدل و داد کند، فَمَنْ اَدْرَکَ مِنْکُمْ فَلْیَأْتِها وَلَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ; هر کدام که از شما آنها را درک کردید به آنها بپیوندید گرچه با راه رفتن با دست و سینه روى برف باشد خود را به آنها برسانید.»

به این ترتیب مى بینیم، مشرق زمین مورد توجه قرار گرفته است و چنانکه هم اکنون از نشانه هایش پیداست، تنها مشرق زمین است که این کار را خواهد کرد، بنابراین مشرق زمین باید بپاخیزد!

و با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق امت مسلم از مستضعفان در مشرق زمین هستند و با توجه به امکانات عظیم جغرافیائى و اقتصادى و نیروى انسانى که دارند، مى توانند بپاخیزند و دستهاى ابرقدرتها را قطع کنند و زمینه سازى خوبى براى ظهور مهدى(عج) ایجاد بنمایند.

منابع:

اثباة الهداة، ج 7، ص 197، المجالس السنیه، ج 5، ص 697.

اثباة الهداة، ج 7، ص 189، کشف الغمّه، ج 3، ص 375، المجالس السنیه، ج 5، ص696.

کشف الغمّه، ج 3، ص 375 و 381.


۱۱ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

قرآن و مسئله حکومت جهانى

مى پرسند: اگر حکومت جهانى مهدى(عج) سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، و پرچم اسلام و توحید در همه نقاط زمین به اهتزاز در مى آید، آیا در قرآن مجید این سند محکم و بزرگ و خلل ناپذیر اسلام، سخنى در این باره به میان آمده است؟

 

پاسخ:

آیات متعدّدى که تأویل آن تطبیق با حضرت ولى عصر(عج) شده، بسیار است (در این باره به بحار، طبع جدید، ج 51 از ص 44 به بعد مراجعه گردد)، به عنوان نمونه:

1 ـ در قرآن کریم مى خوانیم : «او خدائى است که رسولش را با دلائل رهنمون بخش فرستاد تا آن را بر تمام دینها غالب گرداند هر چند این موضوع خوش آیند مشرکان نیست.»

این آیه صریحاً نوید مى دهد که روزى خواهد آمد که آئین اسلام همه ادیان و مرامها را تحت الشّعاع خود قرار مى دهد و سراسر جهان زیر لواى اسلام قرار مى گیرد، که منظور همان وقتى است که حضرت مهدى(عج) در سراسر جهان حکومت واحد اسلامى تشکیل مى دهد.

2 ـ در سوره انبیاء، آیه 105 مى خوانیم:

«یقیناً (بدانید که) ما در زبور (کتاب حضرت داود(علیه السلام)) نوشتیم پس از آنکه این مطلب را در ذکر (تورات) نیز نوشته بودیم که: حتماً بندگان صالح وارث زمین مى شوند.»

این آیه حاکى است که در کتابهاى آسمانى زبور و تورات و قرآن موضوع حکومت انسانهاى شایسته بر سراسر زمین نوشته شده است، روشن است که وعده خدا حق است، روزى خواهد آمد که بندگان صالح که از نظر قرآن، مسلمین راستین هستند حکومت واحد صالحان را بر همه نقاط زمین برقرار مى سازند، که اشاره به حکومت حضرت مهدى(عج) است.

3 ـ در سوره نور، آیه 55 مى خوانیم:

«خداوند با آنانکه ایمان آورده و کارهاى شایسته مى کنند وعده داده که آنان را نماینده «خود» در زمین گرداند همانگونه که گذشتگان آنانرا خلیفه کرد وعده داده که دینشان را که براى آنها پسندیده، نیرومند گرداند و ترسشان را مبدّل به امنیت وآرامش کند، و براى من شریک نمى گیرند.

این آیه بیانگر حکومت واحد بر سراسر زمین است به آنانکه ایمان و عمل صالح دارند (یعنى منتظر واقعى هستند و با ایمان و عمل نیک خود زمینه سازى براى ایجاد آینده درخشان مى کنند) نوید مى دهد که خداوند حکومت زمین را بدست آنها مى سپرد، دین آنها نیرومند و قوى مى گردد، و در نتیجه آرامش و امنیت جانشین خوف و ناآرامى مى شود.

در پایان آیه اشاره به این مطلب مى کند که حکومت آنها بر سراسر زمین براساس توحید و پرستش خداى یکتا و نفى هرگونه شرک است.

چنانکه در حدیثى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در مورد عقائد این  حکومت واحد سراسرى فرمود:

«فَلاَیَبْقى عَلى وَجْهِ الاَْرْضِ اَحَداً اِلاّ قالَ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ;

هیچ فردى روى زمین نمى ماند مگر اینکه معتقد است خدائى جز خداى یکتا وجود ندارد.»

به این ترتیب مى بینیم قرآن این کتاب آسمانى نیز به حکومت درخشان و سراسر توحید آینده که همه مردم تحت پرچم توحید قرار گرفته و مردم صالح زمام امور را بدست مى گیرند خبر مى دهد.

4 ـ قرآن پس از ذکر فرعون و فرعونیان در این آیه مى فرماید:

«وَنُرِیدُ اَنْ نَّمُّنَ عَلَى الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِىْ الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ;

ما بر این اراده کردیم که به مستضعفان نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم.»

این آیه گرچه در ماجراى موسى(علیه السلام) و فرعون نازل شده که خداوند موسى(علیه السلام) را بر فرعون و فرعونیان پیروز کرد و مستضعفان را به رهبرى موسى(علیه السلام) به حکومت رسانید، ولى این آیه هرگز مربوط به زمان خاص موسى(علیه السلام) نیست بلکه یک بشارت عمومى است در مورد پیروزى حق بر باطل، که سرانجام این پیروزى بطور جامع و کامل و جهانى بدست مهدى آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) صورت مى گیرد، چنانکه در روایات به این مطلب تصریح شده، و مهدى(عج) و پیروانش به موسى(علیه السلام) و پیروانش تشبیه شده اند و در روایتى مى خوانیم، امام سجّاد(علیه السلام) فرمود:

«سوگند به کسى که محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد، نیکان ما همانند موسى(علیه السلام) و پیروانش هستند و بَدان ما همانند فرعون و پیروانش مى باشند.»

و امام على(علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود:

«این گروه آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى که بر آنان وارد مى شود بر مى انگیزد و به آنان عزّت مى دهد و دشمنان آنان را ذلیل و خوار مى کند.»

منابع:

آیات قرآن

هُوَالَّذِى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرُهَ الْمُشْرِکُونَ (سوره صف، آیه 9).

وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ».

وَعَدَاللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنْکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الاَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیـُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِیْنَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّ لَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِى لایُشْرِکُونَ بِى شَیْئَاً.

اثباة الهداة، ج 7، ص 247.

سوره قصص، آیه 5.

مجمع البیان، ذیل آیه 5، سوره قصص.

نور الثقلین، ج 2، ص 110 و در نهج البلاغه کلمات قصار شماره 209 نیز به این مطلب اشاره شده است.

۱۱ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

اقامتگاه حضرت مهدى(علیه السلام) کجاست؟

مى پرسند: امام قائم(عج) کجاست و آیا فرزند و همسر دارد؟

 

پاسخ:

از قواعد و روایات معصومین(علیهم السلام) استفاده مى شود که امام قائم(عج) هم اقامتگاه مخصوص دارد و هم زن و فرزند.

در مورد اقامتگاه آنحضرت ـ نخست باید توجّه داشت که آنحضرت همه ساله در مراسم عظیم حج شرکت مى کند.

و بعضى از سعادتمندان در مراسم حج به محضرش شرفیاب شده اند.

همچنین هر جا که بخواهد از مشاهد مشرّفه و ... خواهد رفت.

امّا در مورد اقامتگاه آنحضرت و فرزندان و بستگان و یاران مخصوص (اوتاد) چندین مکان مانند: مدینه، دشت حجاز، کوه رضوى، کرعه و سرزمینهاى دور دست و ... گفته شده است.

در میان این گفتار آنچه بیشتر نظرها را جلب مى کند این است که اقامتگاه آنحضرت و فرزندانش و گروهى از خواص یارانش در جزیره اى از دریاى بزرگ مى باشد.

از امام هادى(علیه السلام) داستانى نقل شده که خلاصه اش این است:

حضرت مهدى(عج) و فرزندانش در جزیره هائى بسیار بزرگ و پهناور در دریا زندگى مى کند و عدد شیعیان آنجا بسیار زیاد است، و فرزندان وى هر یک حاکم جزیره اى هستند و خدا بهتر مى داند.


منابع:

ـ بحار، ج 52، ص 151 ـ 156.

ـ کرعه قریه اى است در یمن (المجالس السنیه، ج 5، ص 708).

- اثباة الهداة، ج 7، ص 58.

۱۱ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور