منتظرین ظهور

...به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

۶۲ مطلب توسط «منتظر ظهور» ثبت شده است

انتظار و شهادت

«المنتظر لأمرنا کالمتشحّط بدمه فى سبیل اللّه.»

تشبیه در هر زبانى از یک نوع قاعده منطقى عام پیروى مى کند که تکیه بر استدلال و خِرد دارد، و تابع ذوقیّات محض و هنر مطلق نیست.

تشبیه نوعى تصرّف ذوقى است امّا با قانونمندى عقلى، نوعى کاربرد هنرى است امّا با شیوه اى خِردپذیر.

اگر اشک را به شبنم، و گونه هاى طفلى یتیم را به گلبرگ تشبیه مى کنند، اولى از جهت زلالیّت و طهارت و دیگرى از باب لطافت و زیبایى است.

اگر دلاوران را به کوه، و فریاد بلندشان را به رعد همانند مى کنند، اولى از نظر صلابت و پایمردى، و دیگرى از حیث مهابت و خروشندگى است.

اینجا نیز اگر منتظران ظهور، به در خون طپیدگان راه خدا تشبیه شده اند، همه مى پذیرند که باید نوعى یکسانى و همانندى بى نشان برقرار باشد. امّا از چه جهتى؟

آیا مى توان پذیرفت که در این روایت نورانى، تنها وجه تشبیه بین منتظِر و سردار بخون طپیده راه خدا، در اجر و پاداش قیامت است؟

متأسّفانه مقدّمه بسیارى تحریفات در اسلام مقدّس، اکتفا به تحلیل هاى ساده اندیشانه عوام پرور و دریافت و القاى مضامین خنثى و غیر مسئولیت آور از بخشى تعالیم حیاتى و انسانساز اسلام است.

امرى که باعث شده است تا به عنوان مثال، یکى از ناب ترین تعالیم مبارزاتى اسلام یعنى «تقیّه» در چنبره سیاست دغل پیشه گان، تا حدّ گوشه نشینى و بى تفاوتى و تا مرز تسلیم و کرنشى ذلیلانه در برابر نیروى مسلّط باطل سقوط کند. و یا توکّل که یکى از عالى ترین جلوه هاى عرفان انسانهایى مؤمن و مدیر و سختکوش است، به یکى از ابزارهاى خمودى و سستى تن پرورانِ مؤمن نما، تبدیل شود.

با توجّه به این مقدّمه، اگر در این حدیث حماسه ساز، تنها به اجر و ارزش منتظران اشاره شده و نسبت به فهم انتظار سخنى به میان نیامده باشد، در حقیقت راه تحریفى دیگر بر منحرفین گشوده گشته است.

در این صورت آنان که انتظار را دست روى دست نهادن و در خانه نشستن و دیده به در دوختن مى شمارند و آنها که انتظار را تسلیم به وضعیّت انحراف آلوده موجود و امیدوار بودن به وضعیّت ایده آل در آینده مى دانند، چه مانع ورادعى دارند که اجر شهید به خون طپیده راه خدا را، براى منتظرانى از این قبیل اثبات کنند؟

براستى در این صورت بحث هماهنگى و همخوانى کلیه تعالیم اسلامى را چگونه مى توان تفسیر کرد؟

اینکه کلیه احکام و فرامین اسلام مجموعه اى هماهنگ و نظام گرفته را تشکیل مى دهد و در هر زمینه اى نوعى قانونمندى واحد بر آن حکومت دارد، نشان مى دهد که عظمت اجر و پاداش جز به تناسب میزان دشوارى عمل و کثرت رنج در راه خدا نیست. نمى شود قبول کرد کسى که به همه تعلقاتش پشت کرده، از همه لذتها و خوشى ها دست شسته و شب و روزش را در مجاهدت و جانبازى به سر آورده، با آنکس که هر جور خواسته زندگى کرده، و هر چه دلش مایل بوده خورده و پوشیده، و هر گونه که توانسته به لذت بردن و کامرانى پرداخته، اجرى برابر داشته باشد.

این است که باید پذیرفت که این فرمایش پر ارزش امام معصوم(علیه السلام)، بیش از آنکه در صدد بیان عظمت اجر و پاداش منتظران در روز قیامت باشد، به کیفیت انتظار نظر دارد.

انتظار را نوعى مبارزه مى شمارد و سختى هاى راه پرنشیب و فراز انتظار را خاطرنشان مى سازد.

منتظِر را تلاشگرى نستوه مى داند که در برابر هر انحرافى مى ایستد و باالهام از شیوه و آیین امام و مقتداى مورد انتظار خویش در راه اصلاح خود و جامعه اش به جهاد و مقاومت مى پردازد و آنقدر مى کوشد تا شایستگى همانندى و همنوایى با مجاهدان فى سبیل اللّه را بیابد و عاقبت در این مسیر به چنان اوجى دست مى یازد که مثیل و نظیر شهیدان بخون خفته راه خدا گردد. و این است مفهوم انتظار!


 

 

    

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

حماسه انتظار

پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:

«افضل اعمال امّتى انتظار الفرج.»

برترین کارهاى امت من انتظار فرج است.

و فرمود:

«انتظار الفرج عبادة.»(

انتظار فرج عبادت است.

و فرمود:

«افضل العبادة انتظار الفرج.»(

والاترین عبادت، انتظار فرج است.

و فرمود:

«افضل جهاد امّتى انتظار الفرج.»

بالاترین جهاد امت من، انتظار فرج است.

در میان همه خلایق، امّتى والاتر از امّت حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم)نمى توان یافت، و چون چنین است اعمال امت پیامبر والاتر از اعمال همه امّت هاست.

در میان چنین اعمال والایى از امّت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)والاتر از «انتظار فرج» نمى توان یافت، چون «انتظار فرج» انتظار «قدرت اسلام و توحید» است. انتظار «حاکمیّت وحى و ولایت» است، انتظار اجراى حدود الهى و احکام قرآنى است.

از دیگر سو، «انتظار فرج» عمل است، کار و تلاش و تکاپو است و چه عملى از مقدمه سازى براى قدرتمند گشتن اسلام و توحید و به حاکمیت رسیدن وحى و ولایت و اجرا شدن حدود الهى و احکام قرآنى، مقدّس تر و پسندیده تر و با فضیلت تر است؟

در کلام نورانى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به همین بسنده نمى شود که «انتظار فرج»، والاترین عمل از والاترین امّت به شمار رود. بلکه بالاترین درجه از با ارزش ترین عمل مؤمنین یعنى «عبادت» که نمایش خالصانه اطاعت و بندگى خداست، به آن اختصاص مى یابد.

«انتظار فرج»، عبادت است زیرا جلوه اى زیبا از گردنگزارى به فرمان خدا و گردنفرازى در برابر طاغوتان است و قصد قربت مى طلبد. و بالاترین عبادت است چون رنگ گرفته از ایمانى راستین به خدا و پیامبر و رستاخیز، و برخاسته از باورى پویا به امامت و ولایت و حق حاکمیت قرآن، و مستلزم ایثار و استقامت و فداکارى است.

و به این نیز اکتفا نمى شود بلکه «انتظار فرج» نه تنها جهاد، بلکه بالاترین جهاد امت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)محسوب مى شود. جهاد که خود شورانگیزترین و سرنوشت سازترین حرکت عبادى مؤمنان است، درجاتى دارد و برترین این درجات در کلام نورانى امین وحى به «انتظار فرج» اختصاص یافته است.

راستى این چه شکوه شگرفى است که در «انتظار فرج» نهفته و آن چه حماسه و شور شعورى است که چنین منزلتى شگفت به «انتظار فرج» بخشیده است؟!

۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۴۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

در انتظار روح نماز

در روایتى از امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده است:

«کسى که در انتظار اقامه نماز به سر برد در طى زمان انتظارش، در حال نماز محسوب مى شود».

و به همین مقدار اکتفا ننمود بلکه در جاى دیگر فرمود:

«کسى که منتظر وقت نماز بماند بعد از اداى نمازش در زمره زیارت کنندگان خداى عزوجل به شمار مى آید.»

اقامه نماز اگر چه ستون دین است، امّا همه دین نیست. نماز با همه اهمیّتى که دارد تنها بخشى از تعالیم انسان ساز اسلام و تنها یکى از راه هاى اصلى، قرب به خداوند است. نماز در کنار روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و سایر احکام نورانى قرآن، تنها یکى از فروع دین به شمار مى رود و اهمیّتش هرگز بالاتر از اصول دین نیست.

حال اگر قرار باشد به فرموده مولاى متقیان، که کلامش برگرفته از کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و ریشه دار در سخن خداى عزّوجلّ است، ارزش انتظار یک مؤمن براى برگزار شدن نماز جماعت و یا حتى رسیدن وقت، براى اداى نمازِ خودش در حدّى باشد که نفس زدنهایش را قرائت و ذکر نماز، و نشستنش را قیام و رکوع و سجود نماز بشمارند و او را در حال انجام نماز محسوب دارند، باید دید منتظران قیام دینِ مجسّد و عدالت موعود، حضرت مهدى(علیه السلام) را در چه مقام و منزلتى مى بینند؟

باید دید آنها که منتظر اقامه تمامیّت دین و پیاده شدن همه تعالیم حیاتبخش اسلام هستند در نزد خدا و امینان او چه جایگاهى دارند؟

راستى اگر قرار باشد کسى که در انتظار داخل شدن وقت نماز بسر برده و شوق «ایستادن در برابر معبود» او را چشم به راه «اذان» قرار داده است بعد از نماز در شمار دیدار کنندگان خدا (زوّار اللّه)  قرار گیرد، کسى که در انتظار فرار رسیدن وقت «ظهور روح نماز و عبادت» بسر برده است، کسى که اشتیاق «سر نهادن همه جهانیان به اطاعت معبود» او را چشم به راه قیام مهدى(علیه السلام) قرار داده است، در شمار چه طائفه اى ازمقرّبین خداوند است؟!

بیهوده نیست که جایگاه منتظر را جایگاه شهید بخون غلطیده در پیش روى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)دانسته اند. چه مقامى از این بالاتر مى توان تصور کرد؟ شهید که شهادتش درى به سوى بهشت است بى هیچ وصف دیگرى، از خاصّان اولیاء است. او با شهادت خود به مقامى دست مى یابد که «لیس فوقه برّ» بالاتر از آن فضیلتى نیست.

امّا تنها این مقام در خور منتظِر نیست، مقام او مقام شهیدى است که زیر پرچم پیامبر و در رکاب پیامبر جنگیده و در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)آخرین مرحله ایمان و جانبازى و ایثارش را به نمایش گذاشته و در پیشگاه او به خاک و خون طپیده است.

زیباتر اینکه منتظِر نماز مى نشیند و چشم انتظار وقت نماز یا برپایى نماز جماعت مى ماند، امّا منتظِر قیام حضرت مهدى(علیه السلام) که نماز مجسم، حج و جهاد مجسم، بلکه قرآن مجسّم و دین مجسّم است، در انتظار اقامه نماز و حج و جهاد و ... و در انتظار احیاى قرآن و دین بر مى خیزد، مى کوشد و مى خروشد.


و چقدر فاصله است بین اجر نشستگان و برخاستگان!

چقدر دور است فاصله بین مقام منتظران قاعد و قائم!

۰۳ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

متن آهنگ صبح امید-حامدزمانی

دانلود آهنگ

صبح امید

صبحت بخیر آقای من آقای دلتنگی

صبحت بخیر آقای من آقای تنهایی

من دور افتادم ازت اما تو نزدیکی

امروزمو با تو شروع کردم که اینجایی

گنــاه مـن به انتـظــار تــو نشستنــه

نشستــه عاشقــی گناهه عشق رفتنه

اگر که دلخوشی به من، گناه از تو نیست

اگــرکـه خیســه چشم تـو ، گنــاه از منه

اَللهم اَرنی الطلعه الرشیده

دیگــه جــونم به لـب رسیــــده

همه دنیا ازم بریده ، تو اما نــه

عهد میبندم دیگه اشکاتو در نیارم

ولــی سختـــه دووم بیـــارم

توی عشق تو کم میزارم تو اما نه

تو هفته ای دوبار گریه میکنی برام

تو هفته ای دوبار توبه میکنی بجام

تو منتظرتر از منی تموم شه غیبتم

دروغ میگم عاشقم ولی بزار بیام

خدا کنه بهم نگی تمومه فرصتت

دعا بکن که خوب بشم اقا به حرمتت

یه کاری کن که من نشم دلیل گریه هات

یه کاری کن نشم دلیل طول غیبتت

دانلود آهنگ

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

چشم انتظار باران

 امیرالمؤمنین(علیه السلام) در خطبه هاى متعددى سخن از انحرافات و نابسامانى هاى پیش از ظهور پیامبر به میان مى آورد و اوضاع اجتماعى دوران جاهلیت را به بیان هاى مختلفى متذکر مى شود.

از آن جمله مى فرماید:

       «خداوند یکتا بنده و پیامبر خویش حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) را هنگامى فرستاد که نشانه هاى هدایت به کهنگى گرائیده و جاده هاى دین محو و نابود شده بود. او حق را آشکار ساخت و مردم را نصیحت نمود و آنها را به سوى کمال هدایت کرد و به میانه روى و عدالت فرمان داد.»

       «خداوند در زمانى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را مبعوث ساخت که نه نشانه اى از دین برپا، و نه چراغ هدایتى روشن، و نه طریق حقّى آشکار بود!»

       «هنگامى او را به رسالت برگزید که با زمان پیامبران پیشین فاصله زیادى ایجاد شده بود، جهانیان از انجام عمل نیک دورى گزیده و منحرف گشته، و ملتها به جهالت و گمراهى گراییده بودند.»

       «وى را در آن هنگام که ملت هاى جهان به خواب طولانى فرو رفته بودند و تار و پود حقایق از هم گسسته بود، براى هدایت انسانها فرستاد.»

       «آن زمان که فتنه و فساد جهان را فراگرفته بود. کارهاى خلاف در میان مردم منتشر، و آتش جنگ زبانه مى کشید، دنیا بى نور و پر از مکر و فریب گشته بود. برگهاى درخت زندگى به زردى گراییده، از ثمره زندگى خبرى نبود، آب حیات انسانى به اعماق زمین فرو رفته، منارهاى هدایت مندرس گشته و پرچمهاى هلاکت و بدبختى آشکار شده بود، دنیا با چهره اى زشت به اهلش مى نگریست و در برابر جویندگانش عبوس و گرفته جلوه مى کرد. میوه درختِ آن، فتنه و طعامش مردار بود. در درون، وحشت و اضطراب و در برون، شمشیر حکومت مى کرد.»

       «ناگهان طلوع کننده اى طالع گشت، درخشنده اى درخشید، آشکار شونده اى آشکار گردید. آنچه از جاده حق منحرف گشته بود به راه راست بازگشت، خداوند گروهى را به گروهى دیگر تبدیل کرد و روزگارى را به روزگارى دیگر دگرگون ساخت. و ما همانند کسانى که در خشکسالى، چشم انتظار بارانند، در انتظار این دگرگونیها بودیم.»

 به راستى در آن «شب سیاه ستم»، در آن «ظلمت دامن گستر جهل»، در آن «ضلالت مطلق» چه چیزى جز «امید طلوع سپیده» مى تواند حق باوران را به استقامت وا دارد؟

چه چیزى جز «انتظار درخشش خورشید» مى تواند ریشه ایمان را در دلها زنده نگهدارد؟

به راستى در آن «پاییز زندگى»، چه چیزى جز چشم به راه بهارِ ماندن، مى تواند شوق جوانه زدن، اشتیاق روییدن، و آرزوى ثمردادن را، در دلِ بذرِ نهفته در خاک، زنده بدارد؟

 چه زیباست تعبیر خیال انگیز و حکمت آمیز چشم انتظار باران بودن، در خشکسال! خصوصاً براى کسانى که در آخرالزمان زندگى مى کنند! زیرا این دوران را به دوران جاهلیت تشبیه کرده اند، چنانکه ظهور صاحب الزمان(علیه السلام) را با بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) همانند دانسته اند.

 پس اگر خشکسالى تکرار شود چه چاره اى هست جز به چشم انتظار باران بودن؟! در «خشکسالى» عاطفه ها، در «قحطى» محبت و مهربانى، در «تنگدستى» آسمان ایمان و «بى نوایى» زمین عمل، در «عطش» دشت هاى احساس و «بى آبى» چاههاى وجدان، در «سوزش» کامهاى تشنه عدل و انصاف، و در «تفتیدگى» جگرهاى سوخته به آتش ظلم و گناه، چه باید کرد، جز «انتظار باران» کشیدن؟!

 خوشا روزى که ناگهان طلوع کننده اى طالع گردد، درخشنده اى بدرخشد، آشکار شونده اى آشکار شود و آنچه از جاده حق منحرف گشته به راه راست بازگردد.

 خداوند گروهى را به گروهى دیگر تبدیل کند و روزگارى را به روزگارى دیگر دگرگون سازد و ما همانند کسانى که در خشکسالى، چشم انتظار بارانند، در انتظار این دگرگونى ها بوده باشیم.

  راستى آیا مى شود وقتى قحطسالى به پایان مى رسد و بارش باران رحمت پروردگار آغاز مى شود ما از گروه منتظران باشیم؟!

 آیا مى شود وقتى حضرت مهدى(علیه السلام)مى آید، با جانى سوخته از اشتیاق، منتظرانه به استقبالش برویم؟!


۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۴۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

دین بر پایه انتظار

انتظار امام زمان(علیه السلام) از چنان عظمتى بر خوردار است که در برخى روایات، نه در ردیف فروع دین بلکه در شمار اصول و قواعد اساسى دین قرار گرفته است.

انتظار در کنار شهادت به توحید (شهادة أن لا اله اِلاّ اللّه) و ایمان به پیامبر (و أنَّ محمّداً عبده و رسوله) و اعتراف به قرآن (تقرّ بماجاء من عنداللّه) و اقرار به ولایت (والولایة لنا اهل البیت) چه مفهومى جز اصل اساسى بودن آن دارد؟

دین اسلام بدون «انتظار قائم(علیه السلام)» ناقص مى ماند، چنانکه اگر «ولایت على(علیه السلام) » نمى بود ناقص مانده بود. پس همچنانکه اعلام ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) باعث تکمیل دین و اتمام نعمت الهى و رضایت خدا نسبت به اسلام بود، انتظار مهدى(علیه السلام) نیز موجب کمال دین و تمام نعمت و رضاى خداوند است.

خداوند «دین بى ولایت» را نمى پذیرد چنانکه «ولایت بى انتظار» را نمى پذیرد و این خود به این معناست که خداوند «دین بى انتظار» را نمى پذیرد و همین است که امام صادق(علیه السلام)همه آن اصول را تحت این عنوان مى فرماید که:

       «اَلا اخبرکم بما لایقبل اللّه عزّوجلّ من العباد عملاً اِلاّ به»

       «آیا شما را خبر ندهم از آنچه که خداوند بدون آن هیچ عملى را از بندگانش نمى پذیرد؟»

                و امام باقر(علیه السلام) از مضمونى شبیه به آنچه ذکر شد عنوانى روشن تر و رساتر ذکر مى فرماید:

             «الدّین الّذى یقبل اللّه فیه العمل.»

             «دینى که خداوند بر اساس آن عمل بندگانش را مى پذیرد.»

                در این حدیث شریف که در غیبت نعمانى و امالى شیخ طوسى و اصول کافى با مختصر اختلافى نقل شده و با وجوه مختلفه آن در کتاب ارزشمند بحارالأنوار نیز آمده است، اصولى دیگر چون برائت از دشمنان اهلبیت و تسلیم بودن در برابر فرمان امامان(علیهم السلام) و پرهیزگارى و سخت کوشى در راه دین و ثبات و طمأنینه نیز ذکر شده است.

                و از مجموع آن نکاتى چند در خور تأمّل است:

                1 ـ انتظار یکى از پایه هاى اساسى دینِ مورد قبول خداوند را تشکیل مى دهد.

                2 ـ قرار گرفتن انتظار حضرت مهدى(علیه السلام) در کنار شهادت به توحید و نبوّت و ولایت، حاکى از شدّت اهمیّت و اعتبار آن در نزد خداوند است.

                3 ـ خداوند بر اساس مجموعه اصول مذکور است که اعمال بندگانش را مى پذیرد، بنابراین اگر نقصى از ناحیه هر یک از اصول پیش آید مقتضى براى قبولى اعمال حاصل نخواهد گشت، و بر اساس همین نکته است که مى توان گفت: «هیچ عملى را از بنده غیر منتظِر نمى پذیرند.»

                4 ـ آمدن دو اصل پرهیزکارى و سخت کوشى (ورع و اجتهاد) همردیف با انتظار قائم(علیه السلام)علاوه بر تصریح به جدایى ناپذیر بودن «انتظار و ورع» و نیز «انتظار و اجتهاد»، به کامل نبودن دین بدون آندو نیز، دلالت دارد; همچنانکه به عدم قبول انتظار بدون آندو اشاره دارد.

                5 ـ در پایان حدیث این عبارت آمده است:

             «إنّ لنا دولةً یجیئ اللّه بها اذا شاء.»

             «ما را دولتى هست که هر زمان خدا بخواهد آن را پدیدار خواهد ساخت.»

                این عبارت را مى توان «حکمت انتظار» دانست، یعنى از آنرو که دولت پایدار و جهانى اهلبیت(علیهم السلام)روزى به دست امام زمان(علیه السلام) و به اراده خدا عملى خواهد گشت و در آن همه اهداف پیامبران(علیهم السلام)تعالیم قرآن و اهلبیت تحقق خواهد، یافت شایسته است که مسلمان موحّد چشم انتظار آن باشد و این انتظار از اصول اساسى دینش به شمار آید.

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

انتظار ... انتظار مهدى (علیه السلام)

انتظار: دیده به راه دوختن است،

                لحظه شمارى کردن براى دیدار کسى یا انجام واقعه اى است،

                به امید کسى یا چیزى ماندن است،

                چشم داشتن و توقّع کارى یا حادثه اى است،

                نگران شخص عزیزى یا امر مهمّى بودن است.

انتظار: امیدوارى، چشم به راهى، آمادگى، نگرانى، چشم داشت و درنگ است.

امّا انتظار مهدى(علیه السلام) : همه این ها و فراتر از این هاست.

انتظار مهدى(علیه السلام): ایمان به «غیب» اقرار به «ولایت» و باورداشت حق حاکمیت «قرآن» است.

                عصاره «یقین»، چکیده «تقوى» و خلاصه «عمل صالح» است.

                عشق به «زیبایى ها»، التزام به «خوبى ها» و شوق به «کمالات» است.

                «تلاش» براى «یافتن»، «مقاومت» براى «رسیدن» و «جهاد» براى «ساختن» است.

انتظار مهدى(علیه السلام) : روایت «اشتیاق»، حدیث «جستجو» و قصّه «وصل» است.

انتظار مهدى(علیه السلام) : اقتداى به او، بیعت با او، و سرسپارى به فرمان اوست. رمز پایدارى، سرّ استقامت و راز جانبازى در راه اوست.

انتظار مهدى(علیه السلام) : «عامل رشد»، «پشتوانه مقاومت» و «ضامن پیروزى» پیروان امامت است.

انتظار مهدى(علیه السلام) : سنگربانى «عقیده»، مرزبانى «اندیشه» و مبارزه در راه پاسدارى از «فرهنگ اسلام و ولایت» است.

انتظار مهدى(علیه السلام) : انتظار روز ظهور اوست و انتظار روز ظهور او، انتظار غلبه اسلام و قرآن است و انتظار غلبه اسلام و قرآن، انتظار تحقق وعده هاى خداوند است.

۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

انتظار بهار و باران



انتظار بهار و باران


واحد تحقیقات مسجد مقدس جمکران


انتشارات مسجد مقدس جمکران
 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شناسنامه

    

نام کتاب: ( انتظارِ بهار و باران )

مؤلّف: واحد تحقیقات مسجد مقدّس جمکران

ناشر:  انتشارات مسجد مقدّس جمکران ـ قم

                  حروفچینى : واحد کامپیوتر مسجد مقدّس جمکران 
                  نوبت چاپ:  (پاییز 1376، پانزدهم شعبان 1418)

لیتوگرافى و چاپ: اعتماد 
تیراژ:  000/10 نسخه

قیمت : 180 تومان
۰۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

مهدی آمد!!!!


مهدی آمد

بنر اختصاصی ما جهت استفاده در وبلاگها

لوگوی سایت
						<a href="http://www.napeyda.blog.ir" target="_blank"><img alt="منتظرین ظهور" border="0" height="125" src="http://bayanbox.ir/id/4739573828119296469?view" width="220"></a>

۳۱ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۰ ۱۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
منتظر ظهور

فتواى چهار نفر از فقهاى مذاهب اربعه سنّى درباره منکرین مهدى منتظر عج

نظر به اینکه در اوائل سده دهم هجرى شخصى بنام محمد جونپورى با فریب دادن مردم عوام سنى به عنوان مهدى منتظر در سرزمین هند قیام کرد و گروههائى از عوام فریب خور بدو گرویدند وبالاخره کم کم موضوع مهدویت او مسئله آفرین شد ، اهل تسنن از چهارنفر از علماى سنى درباره شخصیت مهدى و مهدویت جونپورى استفتاء و نظرخواهى شرعى نمودند .

آنها هم با تکیه و استناد به احادیثى که بیانگر علائم ظهور مهدى موعود منتظر است و شخص مدعى مهدویت هم فاقد شرایط امامت بود و هم ظهورش غیر مقرون به علائم ظهور حضرت مهدى ، او را تخطئه و رد نموده و حتى خود و پیروانش را ــ بر اساس بیراهه روى و تکفیر مسلمانان مخالف  با وى ــ تکفیر و محکوم به ارتداد و اعدام کردند .

اکنون ما بخاطر رعایت اختصار از ذکر متون آن فتاوى معذرت خواسته ولى در رابطه با موضوع بحث که در رد و رهنمون منکران حضرت مهدى و تخطئه کنندگان احادیث پیرامون آنحضرت خلاصه مى شود خواستاران آنرا به کتاب «البرهان» متقى هندى (باب سیزدهم) که در رد محمد جونپورى و مشتمل بر فتاوى مذکور است ارجاع مى دهیم تا خود با ملاحظه آن فتاوى پى به واقع امر و مخالفت جدى علماى سنى با منکرین آنحضرت برند و در شناخت مهدى راستین اسلام از مهدى هاى دروغین هر عصر و زمانى دچار اشتباه نشوند .

مهدى فقیه ایمانى

رمضان المبارک 1417


منابع:



[1] ــ ملل و نحل شهرستانى 2/11 ، غیبت شیخ طوسى ص 192 ، المهدیه فى الاسلام ص 93 .

[2] ــ غیبت شیخ طوسى ص 192 ، مقدمه ابن خلدون ص 219 ، ملل و نحل شهرستانى 1/200 ، المهدیه فى الاسلام ص 103 .

[3] ــ مقدمه ابن خلدون ص 222 ، تاریخ فخرى ص 148 ، مجله الهلال مصر جلد 17 سال 4 صفحه 643.

[4] ــ المهدیة فى الاسلام ض 117 .

[5] ــ طبقات ابن سعد 5/245 ، المهدیه فى الاسلام ص 184 .

[6] ــ المهدیه فى الاسلام ص 184 .

[7] ــ ملل و نحل شهرستانى2/3 ، غیبت شیخ طوسى ص 192 .

[8] ــ المهدیه فى الاسلام ص 125 .

[9] ــ ملل و نحل شهرستانى2/4 ، غیبت شیخ طوسى ص 192 و 198 .

[10] ــ غیبت شیخ طوسى ص 192و 198 .

[11] ــ ملل و نحل شهرستانى2/7 ، غیبت شیخ طوسى ص 192 و 220

[12] ــ غیبت شیخ طوسى ص 222 و 225 ــ 227 و 287 .

[13] ــ المهدیه فى الاسلام ص 48 .

[14] ــ المهدیه فى الاسلام ص 135 .

[15] ــ طبقات ابن سعد 5/245 ، المهدیه فى الاسلام ص 182 .

[16] ــ تاریخ فخرى ص 237 ، مقدمه ابن خلدون ص 374 ، اخبار الدول واثار الاول قرمانى ص189 .

[17] ــ تاریخ ابى الفداء 2/232 ، مجله الهلال سال 4 شماره 17 ص 643 ، مقدمه ابن خلدون ص 366 .

[18] ــ المهدیه فى الاسلام ص 48 .

[19] ــ مقدمه ابن خلدون ص 367 ، مجله الهلال سال 4 شماره 17 ص 643 .

[20] ــ مقدمه ابن خلدون ص 367 .

[21] ــ ترجمه رساله دار مستتر ، از محسن جهانسوز .

[22] ــ ترجمه رساله دار مستتر .

[23] ــ مجله الهلال سال 4 شماه 17 ، ص 644 و سال 7 شماره 6 .

[24] ــ مقدمه ابن خلدون ص 367 .

[25] ــ ملل و نحل شهرستانى 2/17 .

[26] ــ الهلال سال 4 شماره 17 ص 644 .

[27] ــ الهلال سال 4 شماره 17 ص 643 ، ظاهرة الغیبة و دعوى السفاره ص 300 ــ 370 ، المهدیة فى الاسلام ص 270 ، مفتاح باب الابواب ص 77 .

[28] ــ دائرة المعارف الاسلامیه ج 1 ص 496 ، المهدیه فى الاسلام ص 268 ، مفتاح باب الابواب ص 69 .

[29] ــ جهت آگاهى بر هویت سید کاظم رشتى و نقش او در گسترش فرقه بهائى گرى رجوع شود به کتاب ظاهرة الغیبة و دعوى السفارة ، میرزا محسن آل عصفور بحرینى ص 247 ــ 300 چاپ قم

[30] ــ دائرة المعارف اسلامیه 1/496 ، المهدیه فى الاسلام ص 268 ، مفتاح باب الابواب ص 69 ، نصایح الهدى بلاغى ، اسرار العقاید میرزا ابوطالب شیرازى چاپ 1324 در نوبت دوم و دهها کتاب دیگر در ردّ بهائى گرى که اکثراً چاپ و منتشر گردیده ، جهت آگاهى بر فهرست اسامى 87 جلد کتاب در رد آنها مراجعه شود به کتابنامه حضرت مهدى ( عج ) تألیف آقاى على اکبر مهدى پور ص 817 ــ 820 .

[31] ــ کتاب الغیبة  شیخ طوسى ص 397 ــ 415 و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید 8/122 .

۲۷ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور