منتظرین ظهور

...به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حکومت واحد اسلامى» ثبت شده است

نشانه هاى ظهور امام (علیه السلام) چیست؟

پاسخ:

وقت ظهور آنحضرت معلوم نیست، و حتّى مطابق روایات کسانى که وقت ظهور را تعیین کنند، دروغگو شمرده شده اند.( [10] )

ولى نشانه هایى به عنوان علائم ظهور در روایات بسیار آمده که مربوط به مدت اندکى قبل از ظهور و مربوط به آستانه و آغاز ظهور است، این نشانه ها بسیار زیادند( [11] ) که معروفترین و جامعترین آنها این است که هرج و مرج در همه چیز دنیا مشهود مى گردد.( [12] )

سراسر جهان پر از ظلم و جور و فساد گردد( [13] ) چنانکه در هر انقلابى معمولا، ظلم و فساد قبل از آن، باعث انقلاب مى گردد، این موضوع در ضمن یک روایتى جامع بطور مشروح بیان شده و امام صادق(علیه السلام)آن را در 119 ماده بیان کرده است و اینک ترجمه روایت:

حضرت امام صادق(علیه السلام) به یکى از یارانش فرمود:

1 ـ هرگاه دیدى: حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند.

2 ـ و دیدى که: ظلم همه جا را گرفته.

3 ـ و دیدى که: قرآن فرسوده شده و درست معنى نمى شود.

4 ـ و دیدى که: دین همچون ظرف تو خالى، و بى محتوا شده است.

5 ـ و دیدى که: طرفداران حق بر طرفداران باطل فائق شده اند.

6 ـ و دیدى که: کارهاى بد آشکار شده و از آن نهى نمى شود و بدکاران بازخواست نمى شوند.

7 ـ و دیدى که: چنان فسق و فجور آشکار شده که مردان به مردان و زنان به زنان اکتفاء مى کنند.

8 ـ و دیدى که: افراد با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمى پذیرند.

9 ـ و دیدى که: شخص بدکار، دروغ گوید، و کسى دروغ و نسبت نارواى او را رد نمى کند.

10 ـ و دیدى بچه ها، بزرگان را تحقیر کنند.

11 ـ و دیدى که: قطع پیوند خویشاوندى شود.

12 ـ و دیدى که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.

13 ـ و دیدى نوجوانان پسر، همان کنند که زنان مى کنند.

14 ـ و دیدى که: زنان با زنان ازدواج نمایند.

15 ـ و دیدى که: مدّاحى دروغین از اشخاص، زیاد شود.

16 ـ و دیدى که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف مى کنند و کسى مانع نمى شود.

17 ـ و دیدى که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه مى برند.

18 ـ و دیدى که: همسایه به همسایه خود اذیت مى کند و از آن جلوگیرى نمى شود.

19 ـ و دیدى که : کافر به خاطر سختى مؤمن، شاد است.

20 ـ و دیدى که: شراب را آشکارا مى آشامند و براى نوشیدن آن کنار هم مى نشینند و از خداوند متعال نمى ترسند.

21 ـ و دیدى: کسى که امر به معروف مى کند خوار و ذلیل است.

22 ـ و دیدى آدم بدکار در آنچه آن را خدا دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است.

23 ـ و دیدى اهل قرآن و دوستان آنها خوارند.

24 ـ و دیدى راه نیک بسته و راه بدباز است.

25 ـ و دیدى خانه کعبه تعطیل شده، و به تعطیلى آن دستور داده مى شود.

26 ـ و دیدى که: انسان به زبان مى گوید ولى عمل نمى کند.

27 ـ و دیدى که: مردان از مردان و زنان از زنان لذّت مى برند، (یا مردان خود را براى مردان، و زنان خود را براى زنان فربه مى کنند).

28 ـ و دیدى که: زندگى مرد از راه لواط و زندگى زن از راه زنا تأمین مى شود.

29 ـ و دیدى زنان همچون مردان براى خود مجالس (نامشروع) تشکیل مى دهند.

30 ـ و دیدى که: در میان فرزندان «عبّاس»، کارهاى زنانگى به وجود آید.

31 ـ و دیدى که: زن براى زنا با مردان، با شوهر خود همکارى کند.

32 ـ و دیدى که: بیشتر مردم و بهترین خانه ها، زنان را بر بدکارى کمک مى کنند.

33 ـ و دیدى که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده شود.

34 ـ و دیدى که: بدعت و زنا آشکار شود.

35 ـ و دیدى مردم به شهادت ناحق اعتماد کنند.

36 ـ و دیدى که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد.

37 ـ و دیدى که: دین بر اساس میل اشخاص معنى شود و کتاب خدا و احکامش تعطیل گردد.

38 ـ و دیدى که: جرئت برگناه آشکار شود، و دیگر کسى براى انجام آن منتظر تاریکى شب نگردد.

39 ـ و دیدى مؤمن نتواند نهى از منکر کند مگر در قلبش.

40 ـ و دیدى که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد.

41 ـ و دیدى که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند.

42 ـ و دیدى که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند.

43 ـ و دیدى که: پستهاى مهم والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس شایستگى.

44 ـ و دیدى که: مردم را از روى تهمت و یا سوءظن بکشند.

45 ـ و دیدى که: مرد بخاطر همبسترى با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد.

46 ـ و دیدى که: مرد از بدکارگى همسرش نان مى خورد.

47 ـ و دیدى که: زن بر شوهر خود مسلّط شود، و کارهایى که مورد خشنودى شوهر نیست انجام مى دهد، و به شوهرش خرجى مى دهد.

48 ـ و دیدى که: مرد همسر و کنیزش را کرایه مى دهد و به غذاى پست (که از این راه بدست مى آورد) خشنود است.

49 ـ و دیدى که: سوگندهاى دروغ به خدا بسیار گردد.

50 ـ و دیدى که: آشکارا قمار بازى مى شود.

51 و دیدى که: مشروبات الکلى بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش مى شود.

52 ـ و دیدى که: زنان مسلمان خود را به کافر مى بخشند.

53 ـ و دیدى که: کارهاى زشت آشکار شده و هر کس از کنار آن مى گذرد مانع آن نمى شود.

54 ـ و دیدى که: مردم محترم، توسط کسى که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند.

55 ـ و دیدى که: نزدیکترین مردم به فرمانداران آنانى هستند که به ناسزاگوئى به ما خانواده عصمت(علیهم السلام)ستایش شوند.

56 ـ و دیدى که: هر کس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و شهادتش را قبول نمى کنند.

57 ـ و دیدى که: در گفتن سخن باطل و دروغ، با همدیگر رقابت کنند.

58 ـ و دیدى که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولى شنیدن باطل برایشان آسان است.

59 ـ و دیدى که: همسایه از ترس زبان بد همسایه، او را احترام مى کند.

60 ـ و دیدى که: حدود الهى تعطیل شود و طبق هوى و هوس عمل شود.

61 ـ و دیدى که: مسجدها طلاکارى (زینت داده) شود.

62 ـ و دیدى که: راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان دروغگو است.

63 ـ و دیدى که: بدکارى آشکار شده و براى سخن چینى کوشش مى شود.

64 ـ و دیدى که: ستم و تجاوز شایع شده.

65 ـ و دیدى که: غیبت، سخن خوش آنها گردد، و بعضى بعض دیگر را به آن بشارت دهند.

66 ـ و دیدى که:  حج و جهاد براى خدا نیست.

67 ـ و دیدى که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند.

68 ـ و دیدى که: خرابى بیشتر از آبادى است.

69 ـ و دیدى که: معاش انسان از کم فروشى بدست مى آید.

70 ـ و دیدى که: خونریزى آسان گردد.

71 ـ و دیدى که: مرد بخاطر دنیایش ریاست مى کند.

72 ـ و دیدى که: نماز را سبک شمارند.

73 ـ و دیدى که: انسان ثروت زیادى جمع کرده ولى از آغاز آن تا آخر زکاتش را نداده است.

74 ـ و دیدى که: قبر مرده ها را بشکافند و آنها را اذیت کنند.

75 ـ و دیدى که: هرج و مرج بسیار است.

76 ـ و دیدى که: مرد روز خود را با مستى به شب مى رساند و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیتى به برنامه مردم ندهد.

77 ـ و دیدى که: با حیوانات آمیزش مى شود.

78 ـ و دیدى که: مرد به مسجد (محل نماز) مى رود وقتى بر مى گردد لباس در بدن ندارد (لباسش را دزدیده اند).

79 ـ و دیدى که: حیوانات همدیگر را بدرّند.

80 ـ و دیدى که: دلهاى مردم، سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا بر ایشان گران است.

81 ـ و دیدى که: بر سرکسبهاى حرام آشکارا، رقابت کنند.

82 ـ و دیدى که: نماز خوان براى خودنمائى نماز مى خواند.

83 ـ و دیدى که: فقیه براى دین، فقه نمى آموزد و طالب حرام، ستایش و احترام مى گردد.

84 ـ و دیدى که: مردم در اطراف قدرتمندانند.

85 ـ و دیدى که: طالب حلال، مذمّت و سرزنش مى شود و طالب حرام ستایش و احترام مى گردد.

86 ـ و دیدى که: در مکه و مدینه کارهائى مى کنند که خدا دوست ندارد و کسى از آن جلوگیرى نمى کند، و هیچکس بین آنها و کارهاى بدشان مانع نمى شود.

87 ـ و دیدى که: آلات موسیقى ولهو در مدینه و مکّه آشکار گردد.

88 ـ و دیدى که: مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهى از منکر کند ولى دیگران او را از این کار برحذر مى دارند.

89 ـ و دیدى که: مردم به همدیگر نگاه مى کنند، (به اصطلاح چشم و هم چشمى مى کنند) و از مردم بدکار پیروى نمایند.

90 ـ و دیدى که: راه نیک خالى و راه رونده ندارد.

91 ـ و دیدى که: مرده را مسخره کنند و کسى براى او اندوهگین نشود.

92 ـ و دیدى که: سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود.

93 ـ و دیدى که: مردم و جمعیتها جز از سرمایه داران پیروى نکنند.

94 ـ و دیدى که: به فقیر چیزى دهند که برایش بخندند ولى در راه غیر خدا ترحم کنند.

95 ـ و دیدى که: علائم آسمانى آشکار شود و کسى از آن نگران نشود.

96 ـ و دیدى که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسى بجا مى آورند و کسى از ترس مردم از آن جلوگیرى نمى کند.

97 ـ و دیدى که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند ولى در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.

98 ـ و دیدى که: عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترامى براى آنها قائل نیستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند.

99 ـ و دیدى که: زنها بر مسند حکومت بنشینند، و هیچ کارى جز خواسته آنها پیش نرود.

100 ـ و دیدى که: پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد.

101 ـ و دیدى که: اگر روزى بر مردى بگذرد ولى او در آن روز گناه بزرگى مانند بدکارى، کم فروشى، و زشتى انجام نداده، ناراحت است.

102 ـ و دیدى که: قدرتمندان، غذاى عمومى مردم را احتکار کنند.

103 ـ و دیدى که: اموال حق خویشان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)(خمس) در راه باطل تقسیم گردد، و با آن قماربازى و شرابخوارى شود.

104 ـ و دیدى که: به وسیله شراب، بیمار را مداوا کنند، و براى بهبودى بیمار آن را تجویز نمایند.

105 ـ و دیدى که: مردم در مورد امر به معروف و نهى از منکر و ترک دین بى تفاوت و یکسانند.

106 ـ و دیدى که: سرو صداى منافقان بر پا است ولى سر و صداى حق طلبان خاموش است.

107 ـ و دیدى که: براى اذان و نماز مزد مى گیرند.

108 ـ و دیدى که: مسجدها پر است از کسانى که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند.

109 ـ و دیدى که: شرابخوار مست، پیش نماز مردم شود.

110 ـ وقتى که دیدى: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند.

111 ـ و دیدى که: قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند.

112 ـ وقتى دیدى که: استانداران از روى طمع، خائنان را امین خود قرار دهند.

113 ـ و دیدى که: فرمانروایان، میراث(مستضعفان) را در اختیار بدکاران از خدا بى خبر قرار دهند.

114 ـ و دیدى که: بر روى منبرها از پرهیزکارى سخن مى گویند ولى گویندگان آن پرهیزکار نیستند.

115 ـ و دیدى که: صدقه را با وساطت دیگران بدون رضاى خداو بخاطر در خواست مردم بدهند.

116 ـ وقتى که دیدى: وقت (اوّل) نمازها را سبک بشمارند.

117 ـ و دیدى که: هَمّ و هدف مردم، شکم و شهوتشان است.

118 ـ و دیدى که: دنیا به آنها روى کرده.

119 ـ و دیدى که: نشانه هاى برجسته حق، ویران شده است، در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد...( [14] )

البتّه باید توجّه داشت، که این نشانه ها هم اکنون در دنیاى غرب، در اروپا و آمریکا و حتى بعضى از کشورهاى آفریقا و آسیا وجود دارد، شکر خدا را که به برکت انقلاب اسلامى در ایران، از بسیارى از این گناهان جلوگیرى شده و مى رود که از همه جلوگیرى شود و زمینه سازى براى ظهور امام قائم(عج) گردد.

 


منایع:

[10] ـ بحار، ج 52، ص 101 تا 122 ـ اثباة الهداة، ج 7، ص 86 .

[11] ـ به توضیح المقاصد، شیخ بهائى، ص 497 به بعد بنگرید.

[12] ـ المجالس السنیه ج 5، ص 705.

[13] ـ المجالس السنیه، ج 5، ص 398.

[14] ـ بحار، ج 52، ص 256 به بعد .

۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

قرآن و مسئله حکومت جهانى

مى پرسند: اگر حکومت جهانى مهدى(عج) سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، و پرچم اسلام و توحید در همه نقاط زمین به اهتزاز در مى آید، آیا در قرآن مجید این سند محکم و بزرگ و خلل ناپذیر اسلام، سخنى در این باره به میان آمده است؟

 

پاسخ:

آیات متعدّدى که تأویل آن تطبیق با حضرت ولى عصر(عج) شده، بسیار است (در این باره به بحار، طبع جدید، ج 51 از ص 44 به بعد مراجعه گردد)، به عنوان نمونه:

1 ـ در قرآن کریم مى خوانیم : «او خدائى است که رسولش را با دلائل رهنمون بخش فرستاد تا آن را بر تمام دینها غالب گرداند هر چند این موضوع خوش آیند مشرکان نیست.»

این آیه صریحاً نوید مى دهد که روزى خواهد آمد که آئین اسلام همه ادیان و مرامها را تحت الشّعاع خود قرار مى دهد و سراسر جهان زیر لواى اسلام قرار مى گیرد، که منظور همان وقتى است که حضرت مهدى(عج) در سراسر جهان حکومت واحد اسلامى تشکیل مى دهد.

2 ـ در سوره انبیاء، آیه 105 مى خوانیم:

«یقیناً (بدانید که) ما در زبور (کتاب حضرت داود(علیه السلام)) نوشتیم پس از آنکه این مطلب را در ذکر (تورات) نیز نوشته بودیم که: حتماً بندگان صالح وارث زمین مى شوند.»

این آیه حاکى است که در کتابهاى آسمانى زبور و تورات و قرآن موضوع حکومت انسانهاى شایسته بر سراسر زمین نوشته شده است، روشن است که وعده خدا حق است، روزى خواهد آمد که بندگان صالح که از نظر قرآن، مسلمین راستین هستند حکومت واحد صالحان را بر همه نقاط زمین برقرار مى سازند، که اشاره به حکومت حضرت مهدى(عج) است.

3 ـ در سوره نور، آیه 55 مى خوانیم:

«خداوند با آنانکه ایمان آورده و کارهاى شایسته مى کنند وعده داده که آنان را نماینده «خود» در زمین گرداند همانگونه که گذشتگان آنانرا خلیفه کرد وعده داده که دینشان را که براى آنها پسندیده، نیرومند گرداند و ترسشان را مبدّل به امنیت وآرامش کند، و براى من شریک نمى گیرند.

این آیه بیانگر حکومت واحد بر سراسر زمین است به آنانکه ایمان و عمل صالح دارند (یعنى منتظر واقعى هستند و با ایمان و عمل نیک خود زمینه سازى براى ایجاد آینده درخشان مى کنند) نوید مى دهد که خداوند حکومت زمین را بدست آنها مى سپرد، دین آنها نیرومند و قوى مى گردد، و در نتیجه آرامش و امنیت جانشین خوف و ناآرامى مى شود.

در پایان آیه اشاره به این مطلب مى کند که حکومت آنها بر سراسر زمین براساس توحید و پرستش خداى یکتا و نفى هرگونه شرک است.

چنانکه در حدیثى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در مورد عقائد این  حکومت واحد سراسرى فرمود:

«فَلاَیَبْقى عَلى وَجْهِ الاَْرْضِ اَحَداً اِلاّ قالَ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ;

هیچ فردى روى زمین نمى ماند مگر اینکه معتقد است خدائى جز خداى یکتا وجود ندارد.»

به این ترتیب مى بینیم قرآن این کتاب آسمانى نیز به حکومت درخشان و سراسر توحید آینده که همه مردم تحت پرچم توحید قرار گرفته و مردم صالح زمام امور را بدست مى گیرند خبر مى دهد.

4 ـ قرآن پس از ذکر فرعون و فرعونیان در این آیه مى فرماید:

«وَنُرِیدُ اَنْ نَّمُّنَ عَلَى الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِىْ الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ;

ما بر این اراده کردیم که به مستضعفان نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم.»

این آیه گرچه در ماجراى موسى(علیه السلام) و فرعون نازل شده که خداوند موسى(علیه السلام) را بر فرعون و فرعونیان پیروز کرد و مستضعفان را به رهبرى موسى(علیه السلام) به حکومت رسانید، ولى این آیه هرگز مربوط به زمان خاص موسى(علیه السلام) نیست بلکه یک بشارت عمومى است در مورد پیروزى حق بر باطل، که سرانجام این پیروزى بطور جامع و کامل و جهانى بدست مهدى آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) صورت مى گیرد، چنانکه در روایات به این مطلب تصریح شده، و مهدى(عج) و پیروانش به موسى(علیه السلام) و پیروانش تشبیه شده اند و در روایتى مى خوانیم، امام سجّاد(علیه السلام) فرمود:

«سوگند به کسى که محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد، نیکان ما همانند موسى(علیه السلام) و پیروانش هستند و بَدان ما همانند فرعون و پیروانش مى باشند.»

و امام على(علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود:

«این گروه آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى که بر آنان وارد مى شود بر مى انگیزد و به آنان عزّت مى دهد و دشمنان آنان را ذلیل و خوار مى کند.»

منابع:

آیات قرآن

هُوَالَّذِى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرُهَ الْمُشْرِکُونَ (سوره صف، آیه 9).

وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ».

وَعَدَاللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنْکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الاَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیـُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِیْنَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّ لَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِى لایُشْرِکُونَ بِى شَیْئَاً.

اثباة الهداة، ج 7، ص 247.

سوره قصص، آیه 5.

مجمع البیان، ذیل آیه 5، سوره قصص.

نور الثقلین، ج 2، ص 110 و در نهج البلاغه کلمات قصار شماره 209 نیز به این مطلب اشاره شده است.

۱۱ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور