پاسخ:
وقت ظهور آنحضرت معلوم نیست،
و حتّى مطابق روایات کسانى که وقت ظهور را
تعیین کنند، دروغگو شمرده شده اند.(
[10]
)
ولى نشانه هایى به عنوان
علائم ظهور در روایات بسیار آمده که مربوط به
مدت اندکى قبل از ظهور و مربوط به آستانه و
آغاز ظهور است، این نشانه ها بسیار زیادند(
[11]
) که معروفترین و جامعترین آنها این
است که هرج و مرج در همه چیز دنیا مشهود مى گردد.(
[12]
)
سراسر جهان پر از ظلم و جور و
فساد گردد(
[13]
) چنانکه در هر انقلابى معمولا، ظلم
و فساد قبل از آن، باعث انقلاب مى گردد،
این موضوع در ضمن یک روایتى جامع بطور مشروح
بیان شده و امام صادق(علیه السلام)آن را در
119 ماده بیان کرده است و اینک ترجمه روایت:
حضرت امام صادق(علیه السلام)
به یکى از یارانش فرمود:
1 ـ هرگاه دیدى: حق بمیرد و
طرفدارانش نابود شوند.
2 ـ و دیدى که: ظلم همه جا را
گرفته.
3 ـ و دیدى که: قرآن فرسوده شده
و درست معنى نمى شود.
4 ـ و دیدى که: دین همچون ظرف
تو خالى، و بى محتوا شده است.
5 ـ و دیدى که: طرفداران حق بر
طرفداران باطل فائق شده اند.
6 ـ و دیدى که: کارهاى بد آشکار
شده و از آن نهى نمى شود و بدکاران
بازخواست نمى شوند.
7 ـ و دیدى که: چنان فسق و فجور
آشکار شده که مردان به مردان و زنان به زنان
اکتفاء مى کنند.
8 ـ و دیدى که: افراد با ایمان
سکوت کرده و سخنشان را نمى پذیرند.
9 ـ و دیدى که: شخص بدکار، دروغ
گوید، و کسى دروغ و نسبت نارواى او را رد نمى کند.
10 ـ و دیدى بچه ها، بزرگان
را تحقیر کنند.
11 ـ و دیدى که: قطع پیوند
خویشاوندى شود.
12 ـ و دیدى که: بدکار را ستایش
کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد.
13 ـ و دیدى نوجوانان پسر،
همان کنند که زنان مى کنند.
14 ـ و دیدى که: زنان با زنان
ازدواج نمایند.
15 ـ و دیدى که: مدّاحى دروغین
از اشخاص، زیاد شود.
16 ـ و دیدى که: انسانها اموال
خود را در غیر اطاعت خدا مصرف مى کنند و
کسى مانع نمى شود.
17 ـ و دیدى که: افراد با دیدن
کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه مى برند.
18 ـ و دیدى که: همسایه به
همسایه خود اذیت مى کند و از آن جلوگیرى
نمى شود.
19 ـ و دیدى که : کافر به خاطر
سختى مؤمن، شاد است.
20 ـ و دیدى که: شراب را آشکارا
مى آشامند و براى نوشیدن آن کنار هم مى نشینند
و از خداوند متعال نمى ترسند.
21 ـ و دیدى: کسى که امر به
معروف مى کند خوار و ذلیل است.
22 ـ و دیدى آدم بدکار در آنچه
آن را خدا دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش
است.
23 ـ و دیدى اهل قرآن و دوستان
آنها خوارند.
24 ـ و دیدى راه نیک بسته و راه
بدباز است.
25 ـ و دیدى خانه کعبه تعطیل
شده، و به تعطیلى آن دستور داده مى شود.
26 ـ و دیدى که: انسان به زبان
مى گوید ولى عمل نمى کند.
27 ـ و دیدى که: مردان از مردان
و زنان از زنان لذّت مى برند، (یا مردان
خود را براى مردان، و زنان خود را براى زنان
فربه مى کنند).
28 ـ و دیدى که: زندگى مرد از
راه لواط و زندگى زن از راه زنا تأمین مى شود.
29 ـ و دیدى زنان همچون مردان
براى خود مجالس (نامشروع) تشکیل مى دهند.
30 ـ و دیدى که: در میان
فرزندان «عبّاس»، کارهاى زنانگى به وجود آید.
31 ـ و دیدى که: زن براى زنا با
مردان، با شوهر خود همکارى کند.
32 ـ و دیدى که: بیشتر مردم و
بهترین خانه ها، زنان را بر بدکارى کمک مى کنند.
33 ـ و دیدى که: مؤمن، خوار و
ذلیل شمرده شود.
34 ـ و دیدى که: بدعت و زنا
آشکار شود.
35 ـ و دیدى مردم به شهادت ناحق
اعتماد کنند.
36 ـ و دیدى که: حلال، حرام شود
و حرام، حلال گردد.
37 ـ و دیدى که: دین بر اساس میل
اشخاص معنى شود و کتاب خدا و احکامش تعطیل
گردد.
38 ـ و دیدى که: جرئت برگناه
آشکار شود، و دیگر کسى براى انجام آن منتظر
تاریکى شب نگردد.
39 ـ و دیدى مؤمن نتواند نهى از
منکر کند مگر در قلبش.
40 ـ و دیدى که: ثروت بسیار
زیاد در راه خشم خدا خرج گردد.
41 ـ و دیدى که: سردمداران به
کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند.
42 ـ و دیدى که: والیان در
قضاوت رشوه بگیرند.
43 ـ و دیدى که: پستهاى مهم
والیان بر اساس مزایده است نه بر اساس
شایستگى.
44 ـ و دیدى که: مردم را از روى
تهمت و یا سوءظن بکشند.
45 ـ و دیدى که: مرد بخاطر
همبسترى با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد.
46 ـ و دیدى که: مرد از بدکارگى
همسرش نان مى خورد.
47 ـ و دیدى که: زن بر شوهر خود
مسلّط شود، و کارهایى که مورد خشنودى شوهر
نیست انجام مى دهد، و به شوهرش خرجى مى دهد.
48 ـ و دیدى که: مرد همسر و
کنیزش را کرایه مى دهد و به غذاى پست (که از
این راه بدست مى آورد) خشنود است.
49 ـ و دیدى که: سوگندهاى دروغ
به خدا بسیار گردد.
50 ـ و دیدى که: آشکارا قمار
بازى مى شود.
51 و دیدى که: مشروبات الکلى
بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش مى شود.
52 ـ و دیدى که: زنان مسلمان
خود را به کافر مى بخشند.
53 ـ و دیدى که: کارهاى زشت
آشکار شده و هر کس از کنار آن مى گذرد مانع
آن نمى شود.
54 ـ و دیدى که: مردم محترم،
توسط کسى که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار
شوند.
55 ـ و دیدى که: نزدیکترین مردم
به فرمانداران آنانى هستند که به ناسزاگوئى
به ما خانواده عصمت(علیهم السلام)ستایش شوند.
56 ـ و دیدى که: هر کس ما را
دوست دارد او را دروغگو خوانده و شهادتش را
قبول نمى کنند.
57 ـ و دیدى که: در گفتن سخن
باطل و دروغ، با همدیگر رقابت کنند.
58 ـ و دیدى که: شنیدن سخن حق بر
مردم سنگین است ولى شنیدن باطل برایشان آسان
است.
59 ـ و دیدى که: همسایه از ترس
زبان بد همسایه، او را احترام مى کند.
60 ـ و دیدى که: حدود الهى
تعطیل شود و طبق هوى و هوس عمل شود.
61 ـ و دیدى که: مسجدها طلاکارى
(زینت داده) شود.
62 ـ و دیدى که: راستگوترین
مردم نزد آنها مفتریان دروغگو است.
63 ـ و دیدى که: بدکارى آشکار
شده و براى سخن چینى کوشش مى شود.
64 ـ و دیدى که: ستم و تجاوز
شایع شده.
65 ـ و دیدى که: غیبت، سخن خوش
آنها گردد، و بعضى بعض دیگر را به آن بشارت
دهند.
66 ـ و دیدى که: حج و جهاد براى خدا نیست.
67 ـ و دیدى که: سلطان به خاطر
کافر، شخص مؤمن را خوار کند.
68 ـ و دیدى که: خرابى بیشتر از
آبادى است.
69 ـ و دیدى که: معاش انسان از
کم فروشى بدست مى آید.
70 ـ و دیدى که: خونریزى آسان
گردد.
71 ـ و دیدى که: مرد بخاطر
دنیایش ریاست مى کند.
72 ـ و دیدى که: نماز را سبک
شمارند.
73 ـ و دیدى که: انسان ثروت
زیادى جمع کرده ولى از آغاز آن تا آخر زکاتش
را نداده است.
74 ـ و دیدى که: قبر مرده ها
را بشکافند و آنها را اذیت کنند.
75 ـ و دیدى که: هرج و مرج بسیار
است.
76 ـ و دیدى که: مرد روز خود را
با مستى به شب مى رساند و شب خود را نیز به
همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیتى به
برنامه مردم ندهد.
77 ـ و دیدى که: با حیوانات
آمیزش مى شود.
78 ـ و دیدى که: مرد به مسجد (محل
نماز) مى رود وقتى بر مى گردد لباس در
بدن ندارد (لباسش را دزدیده اند).
79 ـ و دیدى که: حیوانات همدیگر
را بدرّند.
80 ـ و دیدى که: دلهاى مردم،
سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا بر ایشان گران
است.
81 ـ و دیدى که: بر سرکسبهاى
حرام آشکارا، رقابت کنند.
82 ـ و دیدى که: نماز خوان براى
خودنمائى نماز مى خواند.
83 ـ و دیدى که: فقیه براى دین،
فقه نمى آموزد و طالب حرام، ستایش و
احترام مى گردد.
84 ـ و دیدى که: مردم در اطراف
قدرتمندانند.
85 ـ و دیدى که: طالب حلال،
مذمّت و سرزنش مى شود و طالب حرام ستایش و
احترام مى گردد.
86 ـ و دیدى که: در مکه و مدینه
کارهائى مى کنند که خدا دوست ندارد و کسى
از آن جلوگیرى نمى کند، و هیچکس بین آنها و
کارهاى بدشان مانع نمى شود.
87 ـ و دیدى که: آلات موسیقى
ولهو در مدینه و مکّه آشکار گردد.
88 ـ و دیدى که: مرد سخن حق گوید
و امر به معروف و نهى از منکر کند ولى دیگران
او را از این کار برحذر مى دارند.
89 ـ و دیدى که: مردم به همدیگر
نگاه مى کنند، (به اصطلاح چشم و هم چشمى مى کنند)
و از مردم بدکار پیروى نمایند.
90 ـ و دیدى که: راه نیک خالى و
راه رونده ندارد.
91 ـ و دیدى که: مرده را مسخره
کنند و کسى براى او اندوهگین نشود.
92 ـ و دیدى که: سال به سال بدعت
و بدیها بیشتر شود.
93 ـ و دیدى که: مردم و جمعیتها
جز از سرمایه داران پیروى نکنند.
94 ـ و دیدى که: به فقیر چیزى
دهند که برایش بخندند ولى در راه غیر خدا
ترحم کنند.
95 ـ و دیدى که: علائم آسمانى
آشکار شود و کسى از آن نگران نشود.
96 ـ و دیدى که: مردم مانند
حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسى بجا مى آورند
و کسى از ترس مردم از آن جلوگیرى نمى کند.
97 ـ و دیدى که: انسان در راه
غیر خدا بسیار خرج کند ولى در راه خدا از اندک
هم مضایقه دارد.
98 ـ و دیدى که: عقوق پدر و مادر
رواج دارد و فرزندان هیچ احترامى براى آنها
قائل نیستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند.
99 ـ و دیدى که: زنها بر مسند
حکومت بنشینند، و هیچ کارى جز خواسته آنها
پیش نرود.
100 ـ و دیدى که: پسر به پدرش
نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و
از مرگشان شاد گردد.
101 ـ و دیدى که: اگر روزى بر
مردى بگذرد ولى او در آن روز گناه بزرگى
مانند بدکارى، کم فروشى، و زشتى انجام
نداده، ناراحت است.
102 ـ و دیدى که: قدرتمندان،
غذاى عمومى مردم را احتکار کنند.
103 ـ و دیدى که: اموال حق
خویشان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)(خمس)
در راه باطل تقسیم گردد، و با آن قماربازى و
شرابخوارى شود.
104 ـ و دیدى که: به وسیله شراب،
بیمار را مداوا کنند، و براى بهبودى بیمار آن
را تجویز نمایند.
105 ـ و دیدى که: مردم در مورد
امر به معروف و نهى از منکر و ترک دین بى تفاوت
و یکسانند.
106 ـ و دیدى که: سرو صداى
منافقان بر پا است ولى سر و صداى حق طلبان
خاموش است.
107 ـ و دیدى که: براى اذان و
نماز مزد مى گیرند.
108 ـ و دیدى که: مسجدها پر است
از کسانى که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند.
109 ـ و دیدى که: شرابخوار مست،
پیش نماز مردم شود.
110 ـ وقتى که دیدى: خورندگان
اموال یتیمان ستوده شوند.
111 ـ و دیدى که: قاضیان برخلاف
دستور خداوند قضاوت کنند.
112 ـ وقتى دیدى که: استانداران
از روى طمع، خائنان را امین خود قرار دهند.
113 ـ و دیدى که: فرمانروایان،
میراث(مستضعفان) را در اختیار بدکاران از
خدا بى خبر قرار دهند.
114 ـ و دیدى که: بر روى منبرها
از پرهیزکارى سخن مى گویند ولى گویندگان
آن پرهیزکار نیستند.
115 ـ و دیدى که: صدقه را با
وساطت دیگران بدون رضاى خداو بخاطر در خواست
مردم بدهند.
116 ـ وقتى که دیدى: وقت (اوّل)
نمازها را سبک بشمارند.
117 ـ و دیدى که: هَمّ و هدف
مردم، شکم و شهوتشان است.
118 ـ و دیدى که: دنیا به آنها
روى کرده.
119 ـ و دیدى که: نشانه هاى
برجسته حق، ویران شده است، در این وقت خود را
حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت
بدهد...(
[14]
)
البتّه باید توجّه داشت، که
این نشانه ها هم اکنون در دنیاى غرب، در
اروپا و آمریکا و حتى بعضى از کشورهاى آفریقا
و آسیا وجود دارد، شکر خدا را که به برکت
انقلاب اسلامى در ایران، از بسیارى از این
گناهان جلوگیرى شده و مى رود که از همه
جلوگیرى شود و زمینه سازى براى ظهور امام
قائم(عج) گردد.
منایع:
[10]
ـ بحار، ج 52، ص 101 تا 122 ـ
اثباة الهداة، ج 7، ص 86 .
[11]
ـ به توضیح المقاصد، شیخ
بهائى، ص 497 به بعد بنگرید.
[12]
ـ المجالس السنیه ج 5، ص 705.
[13]
ـ المجالس السنیه، ج 5، ص 398.
[14]
ـ بحار، ج 52، ص 256 به بعد .