منتظرین ظهور

...به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

۱۵ مطلب با موضوع «متن :: پاسخ به شبهات» ثبت شده است

قرآن و مسئله حکومت جهانى

مى پرسند: اگر حکومت جهانى مهدى(عج) سراسر جهان را فرا خواهد گرفت، و پرچم اسلام و توحید در همه نقاط زمین به اهتزاز در مى آید، آیا در قرآن مجید این سند محکم و بزرگ و خلل ناپذیر اسلام، سخنى در این باره به میان آمده است؟

 

پاسخ:

آیات متعدّدى که تأویل آن تطبیق با حضرت ولى عصر(عج) شده، بسیار است (در این باره به بحار، طبع جدید، ج 51 از ص 44 به بعد مراجعه گردد)، به عنوان نمونه:

1 ـ در قرآن کریم مى خوانیم : «او خدائى است که رسولش را با دلائل رهنمون بخش فرستاد تا آن را بر تمام دینها غالب گرداند هر چند این موضوع خوش آیند مشرکان نیست.»

این آیه صریحاً نوید مى دهد که روزى خواهد آمد که آئین اسلام همه ادیان و مرامها را تحت الشّعاع خود قرار مى دهد و سراسر جهان زیر لواى اسلام قرار مى گیرد، که منظور همان وقتى است که حضرت مهدى(عج) در سراسر جهان حکومت واحد اسلامى تشکیل مى دهد.

2 ـ در سوره انبیاء، آیه 105 مى خوانیم:

«یقیناً (بدانید که) ما در زبور (کتاب حضرت داود(علیه السلام)) نوشتیم پس از آنکه این مطلب را در ذکر (تورات) نیز نوشته بودیم که: حتماً بندگان صالح وارث زمین مى شوند.»

این آیه حاکى است که در کتابهاى آسمانى زبور و تورات و قرآن موضوع حکومت انسانهاى شایسته بر سراسر زمین نوشته شده است، روشن است که وعده خدا حق است، روزى خواهد آمد که بندگان صالح که از نظر قرآن، مسلمین راستین هستند حکومت واحد صالحان را بر همه نقاط زمین برقرار مى سازند، که اشاره به حکومت حضرت مهدى(عج) است.

3 ـ در سوره نور، آیه 55 مى خوانیم:

«خداوند با آنانکه ایمان آورده و کارهاى شایسته مى کنند وعده داده که آنان را نماینده «خود» در زمین گرداند همانگونه که گذشتگان آنانرا خلیفه کرد وعده داده که دینشان را که براى آنها پسندیده، نیرومند گرداند و ترسشان را مبدّل به امنیت وآرامش کند، و براى من شریک نمى گیرند.

این آیه بیانگر حکومت واحد بر سراسر زمین است به آنانکه ایمان و عمل صالح دارند (یعنى منتظر واقعى هستند و با ایمان و عمل نیک خود زمینه سازى براى ایجاد آینده درخشان مى کنند) نوید مى دهد که خداوند حکومت زمین را بدست آنها مى سپرد، دین آنها نیرومند و قوى مى گردد، و در نتیجه آرامش و امنیت جانشین خوف و ناآرامى مى شود.

در پایان آیه اشاره به این مطلب مى کند که حکومت آنها بر سراسر زمین براساس توحید و پرستش خداى یکتا و نفى هرگونه شرک است.

چنانکه در حدیثى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در مورد عقائد این  حکومت واحد سراسرى فرمود:

«فَلاَیَبْقى عَلى وَجْهِ الاَْرْضِ اَحَداً اِلاّ قالَ لااِلهَ اِلاَّ اللّهُ;

هیچ فردى روى زمین نمى ماند مگر اینکه معتقد است خدائى جز خداى یکتا وجود ندارد.»

به این ترتیب مى بینیم قرآن این کتاب آسمانى نیز به حکومت درخشان و سراسر توحید آینده که همه مردم تحت پرچم توحید قرار گرفته و مردم صالح زمام امور را بدست مى گیرند خبر مى دهد.

4 ـ قرآن پس از ذکر فرعون و فرعونیان در این آیه مى فرماید:

«وَنُرِیدُ اَنْ نَّمُّنَ عَلَى الّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِىْ الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ;

ما بر این اراده کردیم که به مستضعفان نعمت بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثین روى زمین قرار دهیم.»

این آیه گرچه در ماجراى موسى(علیه السلام) و فرعون نازل شده که خداوند موسى(علیه السلام) را بر فرعون و فرعونیان پیروز کرد و مستضعفان را به رهبرى موسى(علیه السلام) به حکومت رسانید، ولى این آیه هرگز مربوط به زمان خاص موسى(علیه السلام) نیست بلکه یک بشارت عمومى است در مورد پیروزى حق بر باطل، که سرانجام این پیروزى بطور جامع و کامل و جهانى بدست مهدى آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) صورت مى گیرد، چنانکه در روایات به این مطلب تصریح شده، و مهدى(عج) و پیروانش به موسى(علیه السلام) و پیروانش تشبیه شده اند و در روایتى مى خوانیم، امام سجّاد(علیه السلام) فرمود:

«سوگند به کسى که محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) را به حق بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد، نیکان ما همانند موسى(علیه السلام) و پیروانش هستند و بَدان ما همانند فرعون و پیروانش مى باشند.»

و امام على(علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود:

«این گروه آل محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى که بر آنان وارد مى شود بر مى انگیزد و به آنان عزّت مى دهد و دشمنان آنان را ذلیل و خوار مى کند.»

منابع:

آیات قرآن

هُوَالَّذِى اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرُهَ الْمُشْرِکُونَ (سوره صف، آیه 9).

وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَْرْضَ یَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحُونَ».

وَعَدَاللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ مِنْکُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الاَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیـُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِیْنَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّ لَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِى لایُشْرِکُونَ بِى شَیْئَاً.

اثباة الهداة، ج 7، ص 247.

سوره قصص، آیه 5.

مجمع البیان، ذیل آیه 5، سوره قصص.

نور الثقلین، ج 2، ص 110 و در نهج البلاغه کلمات قصار شماره 209 نیز به این مطلب اشاره شده است.

۱۱ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

اقامتگاه حضرت مهدى(علیه السلام) کجاست؟

مى پرسند: امام قائم(عج) کجاست و آیا فرزند و همسر دارد؟

 

پاسخ:

از قواعد و روایات معصومین(علیهم السلام) استفاده مى شود که امام قائم(عج) هم اقامتگاه مخصوص دارد و هم زن و فرزند.

در مورد اقامتگاه آنحضرت ـ نخست باید توجّه داشت که آنحضرت همه ساله در مراسم عظیم حج شرکت مى کند.

و بعضى از سعادتمندان در مراسم حج به محضرش شرفیاب شده اند.

همچنین هر جا که بخواهد از مشاهد مشرّفه و ... خواهد رفت.

امّا در مورد اقامتگاه آنحضرت و فرزندان و بستگان و یاران مخصوص (اوتاد) چندین مکان مانند: مدینه، دشت حجاز، کوه رضوى، کرعه و سرزمینهاى دور دست و ... گفته شده است.

در میان این گفتار آنچه بیشتر نظرها را جلب مى کند این است که اقامتگاه آنحضرت و فرزندانش و گروهى از خواص یارانش در جزیره اى از دریاى بزرگ مى باشد.

از امام هادى(علیه السلام) داستانى نقل شده که خلاصه اش این است:

حضرت مهدى(عج) و فرزندانش در جزیره هائى بسیار بزرگ و پهناور در دریا زندگى مى کند و عدد شیعیان آنجا بسیار زیاد است، و فرزندان وى هر یک حاکم جزیره اى هستند و خدا بهتر مى داند.


منابع:

ـ بحار، ج 52، ص 151 ـ 156.

ـ کرعه قریه اى است در یمن (المجالس السنیه، ج 5، ص 708).

- اثباة الهداة، ج 7، ص 58.

۱۱ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

لقب قائم(علیه السلام) و مهدى(علیه السلام) چرا؟

مى پرسند: چرا امام زمان(علیه السلام) با کلمه «قائم» و «مهدى» خوانده مى شود، و اینکه بعضى با شنیدن لقب «قائم» بر مى خیزند و مى ایستند براى چیست؟

 

پاسخ:

در بسیارى از روایات، آنحضرت با لقب قائم و مهدى، یاد شده و در مورد قائم، بسیار مى شد که در زمان ائمّه(علیهم السلام)بر اثر ظلم و فساد حاکمان غاصب، امامان به یاد امام زمان(علیه السلام) مى افتادند و مى فرمودند:

«قائم ما انتقام ما را خواهد گرفت».

قائم یعنى قیام کننده، نظر به اینکه قیام و نهضت حضرت مهدى(عج) جهانى است و در تمام تاریخ بشر چنین قیام و حکومتى نبوده، آن حضرت با این عنوان خوانده مى شود.

امّا اینکه پیروان آن حضرت با شنیدن این لفظ و یا با تلفّظ به این کلمه بر مى خیزند و مى ایستند، این کار یکنوع عمل مستحبّى است و احترام و اظهار پیوند و انتظار آنحضرت است و ضمناً مردم را به یاد نهضت و قیام حضرت مهدى(عج) مى اندازد و براى آنها تلقین عملى مى شود که باید برخاست، نهضت کرد، امیدوار بود و به زمینه سازى براى ظهور و قیام جهانى رهبرى معصوم و قاطع که امید پیامبران و امامان و همه مستضعفان جهان و قلب تپنده هستى است پرداخت.

این کار حتّى در زمان امام صادق(علیه السلام) در میان شیعیان معمول بوده، حتى نقل شده در خراسان در حضور حضرت امام رضا(علیه السلام)کلمه «قائم» ذکر شد، امام رضا(علیه السلام) برخاست و دستش را بر سرنهاد و فرمود:

«اَللّهُمَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ;

خداوندا بر فرجش شتاب کن، و راه ظهور و نهضتش را آسان گردان.»

امّا در مورد واژه مهدى، از این روست که امام زمان هدایت شده و هدایت کننده است.

امام صادق(علیه السلام) در ضمن حدیثى در این مورد فرمود:

«اِنَّما سُمِّىَ الْقائِمُ مَهْدِیّاً لاَِنَّهُ یَهْدى اِلى اَمْر مَضْلُولٌ عَنْهُ وَ سُمِّىَ الْقائِمُ لِقِیامِهِ بِالْحَقِّ ;

آنحضرت را مهدى گویند، زیرا او مردم را به امرى که گم کرده اند هدایت مى کند، و قائم گویند چون به حق قیام کند».

از امام باقر(علیه السلام) سؤال شد چرا قائم را «قائم» خواندند؟

فرمود:

«زیرا یاد او فراموش مى شود و بسیارى از معتقدان به امامت آنحضرت، راه ناصحیح مى روند.»

از آنحضرت سؤال شد چرا او را منتظر گویند؟ فرمود:

«زیرا براى او غیبتى طولانى است که روزهایش بسیار است، افراد مخلص و پاک در انتظارش بسر مى برند ولى افراد شکّاک و مُرَدّد او را انکار مى کنند و منکران، نامش را به مسخره مى گیرند و تعیین کنندگان وقت بسیارند، عجله کنندگان در او به هلاکت مى رسند، مسلمانان در مورد او نجات مى یابند.»

  منابع:
بحار، ج 51، ص 30.

اثباة الهداه، ج 7، ص 110 ـ و نیز در همین کتاب ص 169 وجه تسمیه دیگرى در مورد واژه مهدى از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است (توضیح اینکه: مردم در آن زمان، اسلام راستین را گم کرده اند حضرت مهدى(عج) آنها را به دین اسلام ناب هدایت مى کند) (توضیح المقاصد ص 512).



۱۰ شهریور ۹۳ ، ۰۹:۴۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

فائده غیبت طولانی چیست؟

مى پرسند: غیبت طولانى امام مهدى(عج) و عدم دسترسى ما به او، چه سودى دارد؟

پاسخ:

امام قائم(عج) بخاطر عدم پذیرش جامعه، از نظرها پنهان است، او همچون امامان معصوم(علیهم السلام) دیگر اگر آشکار بود، مردم همان که با آن امامان کردند با او مى کردند، امّا او غائب است تا مردم آمادگى پذیرش او را در طول زمان و با برنامه ریزیهاى دراز مدّت و تکامل معنوى و مادّى پیدا کنند.

غیبت او چنانکه در روایات آمده همچون پنهان شدن خورشید پشت ابرها است، گرچه ابرها از تابش مستقیم خورشید ممانعت مى کنند، ولى هرگز نمى توانند تابش خورشید را بطور کلى محو سازند.

غیبت امام قائم(عج) دهها فایده دارد که در اینجا به طور اختصار به چند فایده آن اشاره مى کنیم.

1 ـ غیبت او به پیروانش امید مى بخشد و آنها را دلگرم مى کند که داراى چنین رهبرى هستند، با توجّه به اینکه امید، آن هم امیدى این چنین، سازنده است.

2 ـ غیبت آنحضرت پیروانش را قدم به قدم آماده مى سازد تا آن حضرت را از عزلت بیرون آورند.

3 ـ آنحضرت در عین اینکه غائب است گاه در مسائل مهم با فقهاء و بزرگان اسلام تماس مى گیرد و آنها را راهنمایى مى کند (چنانکه شواهد آن بسیار است و بعضى از آنها در این کتاب آمده است.)

4 ـ گفتگو درباره قیام مهدى(عج) و تشکیل کنگره ها و کنفرانسها و تنظیم نوشته ها و مقالات در طول زمان با فرصت کافى موجب پرورش نفوس و آمادگى، در اندیشه انقلاب جهانى بودن و هدف دارى  و ... مى شود، در نتیجه آمادگیهاى فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، صنعتى، اقتصادى و بالاخره نظامى در همه جا پیدا مى شود و به این ترتیب زمینه سازى ظهور آنحضرت مهیّا مى گردد.

5 ـ شناخت موانع یک انقلاب جهانى در تمام ابعاد و براندازى آن موانع نیاز به طول زمان و کمک فکرى بسیار در سطح جهان دارد، این نیز یکى از فوائد غیبت امام قائم (عج) مى باشد.

6 ـ از طرفى طول غیبت و دورى مردم از رهبر مصلح و عادل، موجب فساد در تمام زمینه ها شده، و همین فساد موجب خستگى و ناراحتى و نارضایتى مردم مى شود و در دل این فساد، جرقه هاى انقلاب بروز مى کند و مردم، تشنه مصلح واقعى و عدالت مى شوند، چرا که تا همه، رنج ظلم و فساد را نبرند آماده درک لذّت عدالت و اصلاح نخواهند شد، چنانکه در روایات مربوط به حضرت مهدى(عج) بسیار آمده که:


«یَمْلاَُ الاَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطاً وَ نُوراً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جُوْراً وَ شَرّاً;

آنحضرت زمین را پر از قسط و عدل و نور خواهد کرد همان گونه که پر از ظلم و جور و بدى شده باشد؟»


و انقلاب واقعى، انقلابى است که طبیعى و خودجوش و از متن توده ها برخیزد، و همگان به خوبى آن را درک کنند.

البتّه این سخن به این معنى نیست که ما تن به ظلم و فساد دهیم، و مبارزه با ظلم و فساد نکنیم که شرع و عقل چنین اجازه اى به ما داده، بلکه این سخن خبر از آینده مى دهد، و حاکى است که مردم بر اثر دورى از یک مصلح عادل و آگاه چگونه در لجن فساد فرو مى روند، در این صورت باید براى یافتن آن مصلح بپاخاست و خود گرفتارى مردم، آنها را براى یافتن راه حل بر مى انگیزاند.

آرى باید مدتها بگذرد، تا مردم تکامل یابند و حقائق برایشان کشف گردد، و با تجربیّات تلخ خود روى حکومتهاى باطل از آنها روگردان گردند و تشنه وجود امام قائم(عج) شوند.

در قرآن کریم مى خوانیم:


«سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِى الاْفاقِ وَ فِى اَنْفُسِهِمْ حَتّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الْحَقُّ;

بزودى آیات خود را از هر سوى جهان و در وجود خود مردم نشان مى دهیم تا براى آنها آشکار گردد که او حق است.»


در مورد اینکه منظور از ضمیر «او» در «اِنَّهُ) به کجا بازگشت مى کند امام صادق(علیه السلام) در ضمن روایتى فرمود:

«منظور خروج قائم(عج) است که او حق است (و حقانیّتش آشکار مى گردد).»


منبع:
بحار، ج 51، ص 62 ـ منظور از این تفسیر این است که یکى از مصادیق روشن حق که پس از طول زمان آشکار خواهد شد وجود قائم (عج) است.
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور

آیا عقیده به ظهور مصلح جهانى مخصوص شیعیان است؟

مى پرسند: آیا عقیده به ظهور حضرت مهدى (عج) در آخرالزّمان مخصوص شیعه است یا ادیان دیگر نیز به آن معتقدند؟

 

پاسخ:

این عقیده حتى در کتب زرتشتیان، هندویان و تورات و انجیل و در میان مصریها و چینیها و حتى در میان غربیها وجود دارد و در منابع اهل تسنّن، روایات متواتر و بسیار زیاد آمده است، به عنوان نمونه به کتابهاى:

1 ـ نورالابصار صفحه 157.

2 ـ التّاج الجامع الاصول (تألیف شیخ منصور على ناسف).

3 ـ کتاب صواعق المحرقه.

4 ـ کتاب منتخب الاثر (تألیف آیة اللّه صافى).

5 ـ اثباة الهداة، ج 7، از صفحه 179 به بعد.

6 ـ المجالس السنیّه نوشته سید محسن جبل عاملى(ره) جلد 5 صفحه 713 تا 743 مراجعه فرمائید.
۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر ظهور